زن در مرکز قتل تایل مرده است

[ad_1]

کارولین برایانت دانهام، زن سفیدپوست در مرکز حماسه امت تیل، درگذشت.

مگان لبوف، بازپرس ارشد اداره پزشکی قانونی کلیسای Calcasieu مرگ دانهام را تایید کرد. این پیرمرد 88 ساله از سرطان رنج می‌برد و در پایان عمر تحت مراقبت‌های بیمارستانی قرار می‌گرفت.

دیوری اندرسون، نویسنده کتاب «امت تیل: تروری که جهان را شوکه کرد و جنبش حقوق مدنی را به حرکت درآورد»، گفت که مرگ دانهام پایان یک فصل است.

برخی از مردم «به این امید چسبیده اند که او می تواند محاکمه شود. او آخرین کسی بود که در آن دخالت داشت.» “الان نمی تواند این اتفاق بیفتد.”

او گفت: برای بسیاری، “این یک زخم خواهد بود زیرا عدالت هرگز اجرا نشد.” «برخی دیگر به این امید چسبیده بودند که او هنوز هم ممکن است حرف بزند یا حقیقت را بگوید. … حالا دیگر تمام شده است.”

در آگوست 1955، تیل تنها 14 سال داشت که از شیکاگو با اقوام خود در می سی سی پی دیدن کرد، اما پس از اینکه گویا گرگ دانهام را سوت زده بود در فروشگاهی در مانی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به ضرب گلوله کشته شد.

مادرش، مامی، تصمیم گرفت تا تابوت را باز بگذارد تا “بگذار دنیا ببیند با پسر من چه کردند”. بیش از 50000 نفر در مراسم تشییع جنازه شرکت کردند و تصویر جسد وحشیانه او در جت و سایر نشریات در سراسر جهان منتشر شد.

هیئت منصفه کاملا سفیدپوست، روی برایانت، همسر آن زمان دانهام و برادر ناتنی اش جی دبلیو میلام را تبرئه کرد، اما بعداً به لوک اعتراف کردند. آنها در واقع تایل را کتک زده و کشته بودند.

این بی عدالتی به سرفصل های بین المللی تبدیل شد و به جنبش حقوق مدنی دامن زد. چهار روز پس از اینکه رزا پارکز تماسی در مورد تیل شنید، سوار اتوبوس شهری در مونتگومری شد و حاضر به تسلیم شدن صندلی خود نشد. بعداً از او نقل شد که گفت که تمام مدت به تایل فکر می کرد.

دانهام مدت‌ها اصرار داشت که از قتل تیل بی‌گناه است و این ادعا را در خاطرات منتشرنشده‌اش با عنوان «من بیشتر از یک سوت گرگ هستم» تکرار می‌کرد، اما فعالان حقوق مدنی و دیگران خواستار پیگرد قانونی او شدند و او را متهم کردند که تیل را با قاتلان شناسایی کرده است. .

پس از تحقیقات شدید FBI، هیئت منصفه تمام سیاهپوست می سی سی پی از متهم کردن او در سال 2007 امتناع کرد. سال گذشته، هیئت منصفه بزرگ دیگری علیه او رای داد.

این خاطرات تا سال 2036 در مجموعه تاریخ جنوبی در دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل مهر و موم شده است. اما از طریق یک منبع، مرکز می سی سی پی برای گزارشگری تحقیقی، که اکنون بخشی از می سی سی پی امروز است، یک کپی از این 109 را به دست آورده است. خاطرات صفحه ای که با اظهارات اولیه او به وکیل مدافع همسرش، سیدنی کارلتون، تناقض دارد.

در آن بیانیه اولیه، دانهام گفت که وقتی برایانت تیل را نزد او آورد، «ترسیده بود اما صدمه نخورد. او چیزی نگفت. روی پرسید که آیا همان است و من به او گفتم این کسی نبود که به من توهین کرد.

عکس های پرونده جان دبلیو. میلام، 35 ساله، سمت چپ، برادر ناتنی او روی برایانت، 24 ساله، که در سامنر، خانم، 18 سپتامبر 1955، متهم به قتل امت 14 ساله آفریقایی-آمریکایی محاکمه می شود. L. Till از شیکاگو، که گفته می شود “هیس” کرده و همسر برایانت کارولین را انتخاب کرده است، در سمت راست دیده می شود. (عکس AP)

این با خاطرات او فاصله زیادی دارد که تیل را نترس و او را ترسیده توصیف می کند. پس از انکار حضور تیل در فروشگاه، او گفت که او “لبخند عجیبی به من زد و گفت: “آره، من بودم” یا چیزی شبیه به آن.” … او عمل نکرد … کمترین ترس.

دیویس هاک، یکی از نویسندگان “امت تیل و مطبوعات می سی سی پی”، گفت که ادعای دانهام به نظر می رسد از مقاله مملو از دروغ ویلیام برادفورد هوی لوک که تیل را تا انتها بی باک توصیف می کند، برداشته شده است.

او گفت: «این ایده که تیل واقعاً از دست ربوده‌کنندگان و قاتلان احتمالی‌اش دور می‌شود، فراتر از پوچ است.»

دیل کیلینگر، که به عنوان یک مامور اف‌بی‌آی پرونده تیل را بررسی می‌کرد، گفت که ادعای دانهام در خاطراتش با آنچه در سال 2005 به او گفت در تضاد است – اینکه تیل وقتی اسیرکنندگان او را نزد او آوردند چیزی نگفت.

او در جریان تحقیقات خود، اظهارات دو مرد سیاه پوست را گرفت. اولی با برایانت مواجه شد و او را به توهین به دونهام متهم کرد. او دخالت کرد و گفت که او نیست و برایانت او را رها کرد.

مرد دوم بعد از خرید ملاس برای مادرش از مانی به خانه می رفت، اما برایانت و برادر ناتنی اش، جی دبلیو میلام، او را تحویل گرفتند. مرد از قول دانهام نقل کرد که گفت: “این f—– نیست! این یکی نیست.»

مرد گفت که از کامیون پرت شد و با برخورد به زمین دندان های جلویش را از دست داد.

این اظهارات با شهادت عموی تیل، موزس رایت، مطابقت داشت، او گفت میلام به او گفت: “اگر این پسر مناسب نیست، پس ما او را پس خواهیم فرستاد. اگر پسر مناسبی نیست، او را برمی گردانیم و می خوابانیم.

در حالی که میلام و برایانت در حال دور شدن بودند، رایت گفت که از شخصی در وسیله نقلیه پرسیدند که آیا آن پسر است و صدایی پاسخ داد: “بله.”

دادستان پرسید: این صدای مرد بود یا صدای زن؟

رایت که بعداً به پسرش سیمئون گفت این صدای یک زن است، پاسخ داد: «به نظر می‌رسید که صدایی سبک‌تر از صدای یک مرد باشد».

دانهام در خاطرات خود نوشته است که آرزو می کند تا هیچ آسیبی نبیند و مسئولین قتل او باید به دست عدالت سپرده می شدند.

او نوشت: “مرگ او بدون شک غم انگیز و غیرضروری بود.” من واقعاً از این بابت متاسفم. اگر در توان من بود که سرنوشت او را تغییر دهم، این کار را می کردم.

این مقاله برای اولین بار در می سی سی پی امروز ظاهر شد و در اینجا با مجوز Creative Commons بازنشر شد.

[ad_2]

Leave a reply