[ad_1]
چقدر به توانایی های رهبری خود اطمینان دارید؟
در بیش از 20 سال تجربه من در استارتاپ ها – با پر کردن هر موقعیتی از استخدام جدید تا مدیر عامل – هرگز ندیده ام که شرکتی تحت رهبری نمونه به پتانسیل خود برسد.
البته برعکس هم می تواند درست باشد. هر کسب و کاری می تواند بدون توجه به اینکه رهبری چقدر خوب باشد شکست بخورد. اما اگر رهبری شرکت شما بد باشد، کسب و کار شما شانسی نخواهد داشت.
رهبری – با وجود میلیونها دلار و ساعتهایی که برای مربیگری آن صرف شده است – پیچیده کردن مغز شما آنقدرها هم سخت نیست. وقتی میبینیش میفهمی و وقتی دلتنگش میشی حسش میکنی.
در واقع، آخرین فردی که متوجه می شود چه زمانی رهبری شروع به زوال می کند، معمولا خود رهبر است. درک خود می تواند در بالا بسیار مبهم باشد. اما اجازه دهید چند ساعت در سالن رقص هتل در گوش دادن به گروهی از افرادی که قبلاً چیزهایی را که شما قبلاً شنیده اید رهبری می کردند، صرفه جویی کنم.
تقریباً در هر شرکت، تیم یا پروژه – رهبری سه مرحله مجزا در طول زمان دارد. ترفند این است که به سمت درست بروید و تا زمانی که می توانید در آنجا بمانید.
مراحل رهبری خود را بشناسید
خبر خوب این است که وقتی با مرحله رهبری خود کنار بیایید، درست کردن کشتی خود کار سختی نیست.
فاز 1
شما در این نقش رهبری خاص تازه کار هستید. شما توسط خودتان یا شخص دیگری به رهبری منصوب شده اید، اما اعتبار رهبری را ایجاد نکرده اید. اشتباهات و تصمیمات بد مثل چسب به شما می چسبد. نحوه برخورد شما با پیامدها همان چیزی است که اعتباری را ایجاد می کند که شما را به مرحله بعدی سوق می دهد.
فاز 2
شما به عنوان یک رهبر امتیازات خود را به دست آورده اید. حالا شما این لوکس را دارید که به نام پیشرفت، تصمیمات و اشتباهات بدی بگیرید. شما تقریباً تفلون هستید. اگر همه را از صخره ای هدایت کنید، صخره را سرزنش می کنند.
فاز 3
شما مدت زیادی در نقش رهبری بوده اید و اعتبار شما به عنوان یک رهبر شروع به کاهش کرده است. این مرحله معمولاً پس از جابجایی عمده در رتبهها، تغییرات بزرگ در کسبوکار، یا ایجاد کنترل نشده آن اشتباهات دردسرساز و تصمیمهای بد فرا میرسد.
تقریباً در هر سناریویی که شخصی به من مراجعه کرده و میگوید “من ممکن است رهبر بدی باشم” یا “ممکن است رهبر بدی داشته باشیم”، به یکی از این دو دلیل خلاصه میشود:
- رهبر در فاز 1 است و طوری رفتار می کند که انگار قبلاً وارد فاز 2 شده است
- لیدر وارد فاز 3 شده است و هنوز معتقد است که در فاز 2 هستند.
علائم هشدار دهنده خود را بشناسید
خبر بد این است، همانطور که قبلاً گفتم، یک رهبر بد معمولا آخرین کسی است که خود را در حال لغزش می بیند. بنابراین در اینجا شایعترین نشانههای هشداردهندهای از رهبری بد است که در دیگران و حقیقتاً در خودم دیدهام.
اعتماد به نفس پایین
من به شما می گویم، احساس می کنم همه آن شرکت کنندگان در سمینار رهبری آن همه قهوه بد را می نوشند و روی آن صندلی های پشت بلندی می چرخند، زیرا جایی در طول مسیر، اعتماد به نفسی را که آنها را به جایی که هستند از دست داده اند. من مطمئن نیستم. من هرگز به سمینار رهبری نرفته ام. من تازه آگهی ها و بیلبوردها را دیدم.
من مخالف این احساسات گروهی نیستم. و چه کسی می داند، شاید روزی در یکی از آنها صحبت کنم. اما وقتی این کار را انجام دهم، احتمالاً در آن خیلی خوب نخواهم بود. در اینجا چیزی است که من می گویم:
از دست دادن اعتماد به نفس به راحتی قابل تشخیص است، زمانی که به خود اجازه دهید آن را بپذیرید. بازگرداندن آن بسیار پیچیده تر است، زیرا شخصی است. برای هر کسی متفاوت است. یک چیز من به این را بدانید: پذیرش اینکه اعتماد به نفس خود را از دست داده اید اولین قدم برای بازگرداندن آن است.
متشکرم! زمان من تمام شد! الان دارند قهوه تازه می آورند.
تسلیم شدن
یکی از مربیان من، و امیدوارم او این را نخواند، حدود 15 سال پیش با من تماس گرفت و سعی کرد من را استخدام کند. من نگاه نمی کردم، اما می خواستم به عقب برسم، بنابراین با ناهار موافقت کردم. معلوم شد، مردی که من زمانی فکر میکردم روی آب رهبری راه میرفت، اکنون در یک شرکت بیچهره در مدیریت میانی بیشرمانه کار میکرد.
وقتی از او پرسیدم چرا و چگونه به اینجا رسیدی، لبخندی زد و گفت: “اینجا مکانی عالی برای مخفی شدن است.” از آن روز، که ممکن است اضافه کنم، من را ترسانده بود، من آن سناریو را حدود ده ها بار یا بیشتر با رهبرانی که در دفاتر درهای بسته یا در جاده ها مخفی شده بودند، دیده ام. یا پشت یک کمیته
اگر متوجه شدید که در پسزمینه محو میشوید، وقت آن است که به یاد بیاورید چرا نقش رهبری را بر عهده گرفتید و به خط مقدم بازگردید.
حکومت ظالمانه
این یکی آسان است. آیا مثل یک دیوونه رفتار می کنید؟ دلیلی داره
رهبری مملو از استرس است و استرس کارهای عجیبی را با مردم انجام می دهد. زمانی که در حالت مدیریتی کامل فاز 2 هستید، استرس از شما دور میشود. اما وقتی هنوز توانایی مقابله با شکست قریبالوقوع را ندارید، یا جادویی را که به نظر میرسید همه چیز را طبق خواستهتان پیش میبرد از دست دادهاید، شروع به هجوم میکنید.
متوقف کردن. هرچه با مردم بدتر رفتار کنید، سوراخ عمیق تر می شود. این هرگز شکست نمی خورد.
اضافه بار فرآیند
این محبوب ترین علامت هشدار دهنده رهبری بد است.
رهبران خوب به خود، تیمشان و فرآیندشان اعتماد دارند – چه در مواقع خوب و چه در بد. وقتی رهبران بد با روزهای بد روبرو می شوند، اعتماد آنها به خودشان از بین می رود. اعتراف این تقریباً غیرممکن است، بنابراین آنها تمایل دارند در عوض به تیم خود و روند خود اعتماد نکنند. آن وقت است که ناگهان یکسری قوانین جدید، فرآیندهای جدید، کاغذهای جدید برای پر کردن و غیره وجود دارد.
این تأیید برای مبارزه با عدم اعتماد است. زمانی که مشکل این است که رهبر ارتباطاتی را که از قبل وجود دارد نمی خواند یا درک نمی کند، ارتباط بیش از حد است.
چه شما یک رهبر جدید باشید که سعی در کشف طناب ها دارد، یا یک رهبر کهنه کار که “اتاق رختکن را از دست داده است”، ریشه راه حل این است که اعتماد به خود و توانایی های خود را ایجاد یا دوباره برقرار کنید، که به نوبه خود باعث افزایش اعتماد به نفس می شود. که به نوبه خود یک دست ثابت را تشویق می کند، که به شما یادآوری می کند که چرا در وهله اول رهبر هستید.
اگر میدانید در کدام مرحله هستید، و اگر برای درک حقایق پیرامون تصمیمهایتان وقت بگذارید، و اگر به گرفتن آن تصمیمها و مالکیت نتایج ادامه دهید، به طور خلاصه تقریباً رهبری است.
[ad_2]