مک دونالد با 2 کلمه کوتاه نمونه قدرتمندی از هوش هیجانی را به نمایش گذاشت.

[ad_1]

این همچنین در مورد برنامه جدیدی از مک دونالد است که به تازگی معرفی شده است، و اینکه چرا تقریباً هر کسب و کاری در هر صنعتی ممکن است از آن کپی کند.

بیایید با برنامه شروع کنیم. مک دونالد آن را ابتکار “تشکر خدمه” می نامد و شامل دو چیز است:

  • یک رابط کاربری بسیار ساده که به مشتریان اجازه می‌دهد تا داستان‌های تشکر از شما را به صورت آنلاین در مورد کارمندان مک‌دونالد که وظایف خود را به خوبی انجام می‌دهند یا قدم‌های بیشتری را طی می‌کنند ارسال کنند – هر چیزی که می‌خواهند از شما تشکر کنند.
  • سطحی از تبلیغات برای اطلاع رسانی به مشتریان و رسانه ها در مورد ابتکار عمل و تشویق ارسال ها.

خیلی راحت در واقع، این یکی از آن لحظات است، «آنقدر ساده و هوشمند است که نمی دانم چرا هر کسب و کاری چیزی مشابه انجام نمی دهد»، به چند دلیل.

اولاً، قدردانی یکی از قوی‌ترین محرک‌های بهره‌وری و شادی در کار است – چیزی که در آن دیده‌ایم. مطالعه بعد از مطالعه پشت مطالعه “متشکرم” یکی از قوی ترین عبارات ما است.

در مرحله بعد، ترویج چنین تلاشی به کارمندان این امکان را می دهد که بدانند شما مطمئن هستید که کارهایی را انجام می دهند که به خاطر آنها سزاوار تشکر هستند، حتی اگر همیشه برای دیدن یا مستندسازی آنها در اطراف نباشید.

سوم، جذب مشتریان برای ابراز قدردانی باعث می شود احساسات مثبتی که نسبت به کسب و کار شما دارند، عمیق تر شود.

در مرحله بعد، کل تلاش به این معنی است که شما احتمالاً مجموعه‌ای از حکایات مثبت و قدرتمند در مورد شرکت خود دریافت خواهید کرد، که می‌توانید آن‌ها را حتی برای کارمندان و مشتریان بالقوه بیشتری تبلیغ کنید.

در نهایت، اثر فیلتر وجود دارد: شما فقط داستان‌های مثبتی را درخواست می‌کنید که شایسته قدردانی باشند.

اگر شکایات منفی وارد شد – یا مشروع یا ترولینگ – می توانید آنها را بررسی کنید، و حتی ممکن است به طور جداگانه به آنها عمل کنید. اما، البته لازم نیست آنها را کنار بگذارید.

برنامه مک دونالد در حال حاضر چند نمونه “متشکرم” در وب سایت خود دارد. شاید قابل توجه ترین آنها شامل قدردانی از یکی از کارمندان مک دونالد باشد که با انجام مانور هایملیچ برای نجات مشتری که در حال خفگی بود، از پنجره درایو وارد عمل شد.

البته مک دونالد تنها شرکت بزرگی نیست که تا به حال به چنین چیزی فکر کرده است. ممکن است به محض اینکه از یک سواری خارج شوید، بلافاصله به پیام هایی فکر کنید که به رانندگان Uber راهنمایی می کنید.

در غیر این صورت، قبلاً در مورد برنامه Kick Tails در خطوط هوایی جنوب غربی نوشته‌ام، که در آن هم کارمندان و هم مسافران مکرر می‌توانند کوپن‌های Kick Tail را به عنوان راهی برای تشکر از کار خوبشان به کارمندان بدهند. (این کوپن ها در نهایت می توانند با هدایا و جوایز مبادله شوند.)

علاوه بر این، نمی دانم که آیا راهی برای موفقیت بیشتر این نوع برنامه ها وجود ندارد.

شاید اگر یک کسب‌وکار به مشتریان و کارمندان اطلاع دهد که هر ماه یک ظرف پول یا جوایزی وجود دارد که باید به کارمندانی اهدا شود که هر هفته یا ماه بیشترین تشکر را دریافت می‌کنند – یا چیز دیگری که هیچ هزینه‌ای برای مشتری ندارد، اما مشارکت را تشویق می کند و به او اطلاع می دهد که یک چیز واقعی وجود دارد اومف به تلاش

با این حال، این بیش از یک ایده خوب است. من فکر می کنم این نمونه ای از رهبری با هوش هیجانی است. این در مورد استفاده از ارتباطات چند بعدی و استفاده از احساسات برای افزایش احتمال دستیابی به اهداف نهایی است.

همانطور که در کتاب الکترونیکی رایگان خود می نویسم، 9 عادت هوشمندانه افراد با هوش هیجانی بسیار بالا، افراد با هوش هیجانی سعی می کنند با ابراز قدردانی از چیزی به هر تعاملی پایان دهند – هر چیزی – حتی اگر صرفاً به خاطر وقت گذاشتن برای گفتگو باشد.

تشویق مشتریان به ابراز احساسات مهربانانه‌شان و تشویق کارمندان به افتخار در کارشان، ممکن است به این معنا باشد که مک‌دونالد می‌تواند کمی به اهداف نهایی خود نزدیک‌تر شود. مهمتر از آن، شاید شرکت شما نیز بتواند.

نظراتی که در اینجا توسط ستون نویسان Inc.com بیان می شود، نظرات خودشان است، نه نظرات Inc.com.



[ad_2]