برخی از رهبران درونگرا و برخی دیگر برونگرا هستند. برخی بی ادعا، برخی دیگر بی ادعا. برخی نام خود را به عنوان اپراتورهای روز به روز باهوش می کنند، برخی دیگر به عنوان رویایی با چشمان خود به افق های دوردست.
با این همه تنوع، می توان به این نتیجه رسید که هیچ راه مشخصی برای انجام درست رهبری وجود ندارد، اینکه چیزی که یک رهبر بزرگ را می سازد به اندازه فردی است که در بالای نمودار سازمانی قرار دارد. این یک نتیجه گیری قابل درک است اما در عین حال اشتباه است. در حالی که رهبران از بسیاری جهات با یکدیگر تفاوت زیادی دارند، طبق مطالعه جدید موسسه مشاوره پروژه بالقوه که 5000 شرکت را در نزدیک به 100 کشور مورد بررسی قرار داده است، همه بهترین ها دارای یک ویژگی اساسی هستند.
خرد + شفقت = رهبری استثنایی
پس از دو سال اختلال همه گیر، بسیاری از کارگران خسته شده اند. در عین حال، بسیاری از مشاغل پس از چنین دوره طولانی عدم اطمینان تحت فشار شدید قرار دارند. در همان زمان که بسیاری از مدیران باید بر روی خط نهایی تمرکز کنند، کارکنان به همدردی نیاز دارند. این مکان برای رهبران راحت نیست و نظرسنجی ها این واقعیت را منعکس می کنند.
یکی از دو استاد بازرگانی، «در نظرسنجی جهانی اخیر ما از 300 رهبر ارشد کسب و کار در صنایع مختلف از مهماننوازی گرفته تا خودرو و بیوتکنولوژی، 61 درصد گزارش کردند که در تلاش برای متعادل کردن نیاز کارکنان به حمایت و تلاش شرکتشان برای عملکرد بالا هستند». به عنوان مثال اخیراً از Insead و هاروارد گزارش داده اند.
هنگامی که به نظر می رسد شفقت و عملکرد در تضاد هستند، رهبران باید روی کدام یک تمرکز کنند؟ به گفته نویسندگان مطالعه جدید پروژه پتانسیل، پاسخ به این سوال این است که چه چیزی رهبران بزرگ را از رهبران متوسط متمایز می کند. این تحقیق نشان میدهد که بهترین رهبران از مصالحه در مورد هر یک امتناع میکنند.
ما تجزیه و تحلیل را به دو ویژگی اصلی تقسیم کردیم: خرد، شجاعت برای انجام کاری که باید انجام شود، حتی زمانی که دشوار است؛ و شفقت، مراقبت و همدلی نسبت به دیگران، همراه با قصد حمایت و کمک. هر دو ویژگی. سه نفر از محققین پشت این مطالعه در مورد HBR توضیح می دهند که مهم هستند، اما هنگامی که آنها با هم ترکیب شوند، تأثیر نمایی بیشتر بر معیارهای مهم وجود دارد.
آنها این ویژگی اساسی رهبری بزرگ را تنها در هفت کلمه خلاصه می کنند: “انجام کارهای سخت به روشی انسانی”.
رهبرانی که این دو مهارت ضروری را با هم ترکیب می کنند، به طور قابل توجهی بهتر از کسانی که این مهارت را ندارند، عمل می کنند. آنها می نویسند: «برای مثال، رضایت شغلی برای کارمندی که برای یک رهبر عاقل و دلسوز کار می کند 86 درصد بیشتر از کارمندی است که این کار را نمی کند. در تیم هایی با رهبران عاقل و دلسوز، فرسودگی شغلی 64 درصد کمتر، عملکرد 20 درصد بیشتر و مشارکت 53 درصد بیشتر است.
انجام کارهای سخت به روش انسانی
نگارش کامل پروژه بالقوه عمیقاً به تفاوتهای جنسیتی میان رهبران میپردازد (معلوم شد که زنان به احتمال زیاد خرد را با شفقت ترکیب میکنند)، و همچنین پیوندی به ارزیابی ارائه میدهد که به شما ایده میدهد که آیا هستید یا خیر. رهبری با شفقت عاقلانه
این منابع ارزش نگاه کردن را دارند، اما اولین و مهمترین نکته از این تحقیق این است که بهترین رهبران از قربانی کردن شفقت برای عملکرد خودداری می کنند. آنها ممکن است نیاز به انتخابهای سخت داشته باشند، اما هرگز اجازه نمیدهند این واقعیت آنها را نسبت به تأثیرات انسانی آن انتخابها بیحساس کند یا حواسشان را از انجام آن انتخابهای سخت به انسانیترین شکل ممکن منحرف کند. این یک تعادل دشوار است، اما توانایی ایجاد آن به خوبی از ویژگی های بهترین رهبران است.