اداره یک کسب و کار می تواند واقعاً چالش برانگیز باشد و مدیریت یک تیم از کارمندان شاید یکی از سخت ترین جنبه های کار باشد. شما نه تنها تیم خود را با شخصیتها، سبکهای یادگیری و نقاط قوت و ضعف بسیار متفاوت دارید، بلکه سبک مدیریتی و گرایشهای خود را دارید که اغلب میتواند اوضاع را پیچیدهتر کند. من دیده ام که بسیاری از صاحبان کسب و کار خوش نیت به دلیل عادت های بد خود، سال ها رشد و توسعه خود را از دست داده اند، به همین دلیل مهم است که درک کنید در طیف مدیریتی قرار می گیرید. هنگامی که ایده خوبی از محل سقوط خود دارید، می توانید تغییرات لازم را برای انجام بهتر در صورت لزوم ایجاد کنید.
میکرو منیجر مخوف
چند بار از یک صاحب کسب و کار پرسیده ام که چه مدیری هستند و آنها پاسخ دادند: “اوه، خوب من یک مدیر خرد نیستم … من این را می دانم!” میکرو منیجر بودن رپ بدی به همراه دارد، اما به دلیلی شناخته شده است. بسیاری از صاحبان کسب و کار در خارج از کشور با مشکل رها کردنشان مواجه هستند. آنها فکر میکنند که تنها کسی هستند که از جزئیات کسبوکار خود آگاه هستند و تلاش میکنند تا کار خود را رها کنند و کارها را به تیمشان واگذار کنند. و وقتی این کار را انجام می دهند، میل شدیدی را برای نظارت بر تک تک جزئیات برای اطمینان از درست انجام شدن آن احساس می کنند.
این نه تنها کارمندان شما را به جستجوی شغل در جاهای دیگر سوق می دهد، بلکه خلاقیت کسانی را که در اطراف خود باقی می مانند، خفه می کند. کارمندان شما ممکن است مهارتها یا تجربیاتی داشته باشند که میتواند به رشد سریعتر کسبوکار شما کمک کند، اما شما با مدیریت خرد هر حرکت آنها را خاموش میکنید.
ابدیکای آرام.
در انتهای دیگر طیف، ابدیکاینت عقب افتاده قرار دارد. اکنون این نوع مدیر در ظاهر جایگزین بهتری به نظر می رسد. کارمندان آزادند تا از خلاقیت خود استفاده کنند و در صورت بروز مشکلات، راه حلی برای آنها ارائه دهند. اما آنچه اغلب اتفاق می افتد این است که این نوع سبک مدیریت منجر به رها کردن کارمندان بدون جزئیات کلیدی در مورد پروژه ها و اهداف سطح بالاتر می شود. آنها ممکن است ضرب الاجل ها را از دست بدهند، و مدیران در این حوزه اغلب جزئیات اصلی گزارش را از دست می دهند و تیم خود را در تاریکی می گذارند. که در طول زمان می تواند منجر به مشکلاتی مانند مدیریت خرد، از دست دادن اعضای کلیدی تیم و کاهش سرعت رشد شود.
یه جایی وسط
برای اکثریت شما، احتمالاً جایی بین این دو افراط هستید. برای برخی از پروژه ها یا کارمندان، شما تمایل به شناور شدن و مدیریت خرد دارید. شاید احساس کنید که آنها فاقد مهارت های لازم برای انجام صحیح کار هستند یا در گذشته با سایر کارمندان سوخته اند. دیگران در تیم شما ممکن است به ندرت از شما بشنوند و تعجب کنند که آیا اصلاً در مورد چه چیزی کار می کنند یا خیر.
اگر میخواهید مهارتهای مدیریتی خود را بهبود ببخشید، کلید دو چیز است. ابتدا کارمندان خود را بشناسید و دریابید که آنها دوست دارند چگونه مدیریت شوند. برخی از کارمندان دوست دارند اغلب بررسی کنند و دستورالعمل های بسیار دقیقی برای وظایف و پروژه ها دریافت کنند. دیگران چالش داشتن یک دید کلی و سپس آزادی در تکمیل جزئیات را در حین انجام کار دوست دارند. هر یک از اعضای تیم را یادداشت کنید، و اینکه چگونه آنها ترجیح می دهند پروژه های خود را دریافت کنند. دوم اینکه به تفویض اختیار عادت کنید. واگذاری پروژه ها را به روش ترجیحی تمرین کنید و یادداشت برداری کنید که چه کار کرده و چه کار نکرده و در صورت نیاز تنظیم کنید. با گذشت زمان شما مدیر و رهبر بهتری برای تیم خود خواهید شد. موفق باشید!