[ad_1]
اگر تا به حال به شما خدمات داده شده است، تعجب نخواهید کرد که بدانید علم به اصطلاح ساندویچ بازخورد را نشان می دهد – که منجر به مثبت، اشتراک گذاری منفی، سپس بستن با یک مثبت – راهی وحشتناک برای ارائه انتقاد سازنده است. .
بر اساس مطالعه منتشر شده در فصلنامه بررسی مدیریت، ساندویچ بازخورد تقریباً همیشه در تصحیح رفتارهای منفی یا پایین تر شکست می خورد.
اما چیزی که ممکن است ندانید این است که حتی وقتی به طور جداگانه تحویل داده می شود، مردم تمایل دارند بازخورد مثبتی را که دریافت می کنند به وضوح به خاطر بسپارند – اما در مدت زمان کوتاهی، بازخورد منفی را اصلا به خاطر نمی آورند.
مشکل در این است که چگونه باورهایی درباره خودمان شکل می دهیم. همه ما تمایل داریم توانایی های خود را بیش از حد ارزیابی کنیم. ما می خواهیم باور کنیم که باهوش هستیم. ما می خواهیم باور کنیم که استعداد داریم. ما می خواهیم باور کنیم که در کاری که انجام می دهیم خوب هستیم.
بنابراین ما ناخودآگاه راه هایی را پیدا می کنیم تا احساس خوبی نسبت به خود داشته باشیم.
این بدان معناست که همانطور که مطالعه انجام شده توسط محققان دانشگاه بن نشان می دهد، ما واقعاً در حذف سریع – و حتی فراموش کردن – بازخوردهای منفی خوب هستیم.
همانطور که محققان می نویسند:
تنشی که بین خود نگرش مطلوب و رفتار واقعی ایجاد میشود، اغلب با دستکاری باورها یا ادراکات حل میشود و در نتیجه خودنگری را بازیابی میکند.
در حالی که باورهای پس از بازخورد مثبت به سمت بالا تنظیم می شوند، باورهای پس از بازخورد منفی به طور قابل توجهی “بازیابی” شده و بازخورد را به میزان بسیار کمتری منعکس می کنند. بنابراین، اثر بازخورد منفی بر باورها در طول زمان کاهش می یابد.
چنین الگویی برای بازخورد مثبت مشاهده نمی شود.
یافتههای ما نشان میدهد که در چنین محیطهایی، افراد سعی میکنند (و مدیریت میکنند) بازخوردی را که دیدگاه مورد نظرشان را تهدید میکند، سرکوب کنند.
نتیجه چیزی است که روانشناسان آن را باور انگیزشی می نامند. یک چیز خوب در مورد من بگویید تا من به یاد بیاورم، زیرا بازخورد مثبت تصویر من را از خود تقویت می کند.
با این حال، یک چیز منفی در مورد من بگویید، و حتی بدون تلاش آن را سرکوب می کنم و در نهایت فراموش می کنم.
زیرا آخرین چیزی که می خواهم باور کنم این است که من پایین تر از حد هستم.
بنابراین چگونه باید بازخورد منفی ارائه دهید؟
که شما را با کمی ترشی رها می کند. به عنوان یک رهبر، وظیفه شماست – این مسئولیت شماست – توسعه کارکنانتان.
بالاخره: هر چه کارمندان شما بهتر باشند، کسب و کار شما بهتر است.
این بدان معناست که گاهی اوقات بازخورد سازنده یا حتی کمی عشق سخت ضروری است.
بنابراین چگونه می توانید بر باور انگیزه ای غلبه کنید تا تغییر (و توسعه) طولانی مدت رخ دهد؟
1. همیشه پیگیری کنید.
این تحقیق نشان می دهد که خودباوری بلافاصله پس از بازخورد “به طور مناسب تنظیم می شود”. اگر به من بگویید که از هر ده اسلاید ارائهای که ایجاد کردهام، در 9 اسلاید اشتباه کردهام، در ابتدا میپذیرم که کمی شلخته بودهام.
اما در عرض یک ماه، یکی از این دو اتفاق خواهد افتاد:
- من تصمیم خواهم گرفت که شما اشتباه کردید و عملکرد من در واقع خوب بود (اثر بهتر از متوسط)، یا
- فراموش می کنم که ما تا به حال با هم صحبت کرده ایم
راه آسان برای مقابله با تأثیر باور انگیزشی؟ در عرض یکی دو هفته پیگیری کنید. از زمانی که بازخورد را ارائه کردید، عملکرد من را ارزیابی کنید. حقایق، ارقام یا مثال هایی را ارائه دهید که ارزیابی شما را توجیه می کند.
اگه پیشرفت کردم عالیه اگر این کار را نکردم، مکالمه به درستی باور من را دوباره تنظیم می کند.
به طور خلاصه، تصور نکنید که بازخورد منفی، پس از ارائه، برای همیشه در یادها باقی خواهد ماند.
2. همچنین موارد مثبت را ستایش کنید، هر چند گاهی اوقات اتفاق بیفتد.
گزینه دیگر استفاده از قدرت حافظه مثبت است. تحقیقات نشان میدهد که افرادی که بازخورد مثبت دریافت میکنند تمایل دارند نه تنها بازخورد (“کار عالی!”) بلکه حقایق همراه با بازخورد را نیز به خاطر بسپارند (“فروش شما 17 درصد در ماه به ماه افزایش یافته است!”)
باز هم، می گوییم از ده صفحه ارائه من، 9 مورد پر از نادرستی و غلط املایی بود.
به جای اینکه 9 عرشه با مشکلات را به من نشان دهید، ناامیدی خود را ببلعید و روی چیز خوب تمرکز کنید. بگو عالیه به من بگویید که از این واقعیت که هیچ اشتباه یا حذفی وجود ندارد، قدردانی می کنید. توضیح دهید که چرا این موضوع برای مخاطب و شما تفاوت ایجاد می کند.
این کار را انجام دهید، و من به یاد خواهم آورد که چه حس خوبی دارد که آن را درست انجام دهید – و من می خواهم دوباره آن احساس را تجربه کنم.
به آن به عنوان پدیده “مرا در حال انجام کار درستی بگیر” فکر کنید. اگر می خواهید هنگام رسیدگی به شکایات مشتری صبورتر باشم، وقتی این رفتار را نشان دادم از من تمجید کنید. اگر میخواهید زمان بیشتری را صرف آموزش کارمندانی کنم که در حال مبارزه هستند، وقتی این رفتار را نشان دادم، مرا تحسین کنید.
آن وقت من نمی خواهم فقط بر اساس تصور شما از من زندگی کنم – و به همان اندازه مهم، با تصور و باورهای خودم در مورد خودم.
همچنین به احتمال زیاد آنچه شما گفتید را به خاطر می آورم.
که تمام هدف بازخورد دادن است.
[ad_2]