تقریباً دو سوم آمریکاییها خواهان راهاندازی یک تجارت هستند. کافی است به Inc.com نگاهی بیندازید و هیچ کمبودی در داستانهای موفقیت استارتآپها و خروجیهای چند میلیون دلاری مشاهده نخواهید کرد. آن را با استعفای بزرگ اخیر جفت کنید، و دستور العملی برای موج گرمای کارآفرینی خواهید داشت که با رکوردشکنی 5.4 میلیون درخواست تجاری جدید ثبت شده در سال 2021 پشتیبانی می شود.
اما همه این بنیانگذاران جدید احتمالاً چیزی را خواهند آموخت که بنیانگذاران باتجربه از قبل می دانند: اکثر استارتاپ ها شکست می خورند. من خودم آن درس را یاد گرفتم. وقتی 29 ساله بودم، با مجموعه ای از استارتاپ های موفق خودم یک میلیونر بودم. اما دو سال بعد من اساساً شکست خوردم، زیرا بیشتر از میانگین درآمد یک آمریکایی در طول عمرم از دست داده بودم. از آن زمان، من هم ثروتم را بازسازی کردم، هم موهایم را از دست دادم و هم 15 سال را به عنوان یک دانش آموز مشتاق در مورد اینکه چرا شرکت ها شکست می خورند – و به همان اندازه جالب – چگونه از آن اجتناب کنم، گذراندم.
برای کتاب جدیدم، چگونه استارتاپ خود را تقویت کنیدمن با بنیانگذاران متعددی مصاحبه کردم و پایگاه داده ای از بیش از 160000 شرکت شکست خورده را برای تجزیه و تحلیل شکست ها و اصلاحات آنها گردآوری کردم. اسپویلر: اکثر شرکت ها به دلیل کمبود پول شکست نمی خورند. یک فرو رفتن تحلیلی عمیقتر معمولاً دلایل دیگری را برای شکست نشان میدهد: یک تیم موسس ناکارآمد، یک طرح تجاری ضعیف، یا شاید فقط یک تناسب معیوب با محصول با بازار. برای بینش بیشتر ادامه دهید و یاد بگیرید که چگونه از راه اندازی استارتاپ خود جلوگیری کنید.
شکست تحصیلی نه موفقیت
توصیف رسانهها از استارتآپها اغلب تصویری تحریفشده از آنچه موفقیت به نظر میرسد به دست میدهد: یک جوان ۲۳ ساله که دانشگاه را ترک میکند، که عمدتاً به شور و شوق و نگرش انجام دادن یا مردن نسبت به خود (نه او، زیرا کارآفرینان زن اغلب نادیده گرفته میشوند) مسلح است. اولین شرکت به اندازه تک شاخ.
این البته اشتباه و خطرناک است. در عوض، یابندهها باید به فکر ایجاد یک استارتآپ مانند دویدن ماراتن باشند – اما از طریق میدان مین. جهنمی طاقت فرسا روی زمین، جایی که به احتمال زیاد در آن اشتباهات فاجعه باری خواهید داشت.
به عنوان یک بنیانگذار، شما باید به جای تمرکز بر خروجی بزرگ در پایان مسابقه، روی مقابله با چالش های روزمره – معادن – تمرکز کنید.
من تمرکز خود را بر ترسیم مکان آن مین ها قرار داده ام. در کتابم، من خواننده را از طریق چرخه عمر ساخت یک شرکت – از جمله بحث در مورد نگرش بنیانگذاران، مدلهای کسبوکار، بودجه، سازمان، فروش و سایر جنبهها، میگذرانم. در مجموع، من 62 مین را شناسایی کرده ام که باید از آن اجتناب کنم، و یکی از موارد مورد علاقه من راه حل مشکل کمتر است.
قبل از راه حل، روی مشکلات تمرکز کنید
من اغلب دیده ام که بنیانگذارانی به جای یک مشکل واقعی، با علاقه یا ایده بزرگ خود – راه حل خارق العاده خود – شروع می کنند. آنها سپس برای همیشه (و تمام بودجه خود) را صرف یافتن مشکلاتی می کنند که با راه حل آنها مطابقت داشته باشد – که البته در نهایت مشکل واقعی است.
یک مثال عالی Quibi است، یک استارتآپ با حمایت میلیاردرها که میخواهد Netflix برای تلفنها باشد، در حالی که ادعا میکند با Netflix، Tiktok یا YouTube رقابت نمیکند. دلایل متعددی برای شکست Quibi وجود داشت. صادقانه بگویم، من راه حل آنها را دوست داشتم – اما آنها کاملا فراموش کردند که مشکل را حل کنند. آنها یک فرمت ویدیویی 10 دقیقه ای عجیب داشتند که می خواستند ماهیانه 5 دلار برای آن بپردازند. اما بیایید برای لحظه ای واقعی شویم: چه مشتریانی می خواهند از Netflix به Quibi سوئیچ کنند؟ هیچ یک. چرا هر ماه برای برنامه دیگری پول بیشتری بپردازید در حالی که می توانید محتوای نتفلیکس را در تلفن خود دریافت کنید؟
با وجود نزدیک به 2 میلیارد دلار جمع آوری شده و انبوهی از استعدادهای هالیوود، این شرکت کمتر از یک سال دوام آورد و در سال 2020 سقوط کرد.
راه حل این شکست؟ روی مشکلات سطح 1 تمرکز کنید – نقاط درد به اندازه کافی قانع کننده هستند که راه حلی در مقیاس را تضمین کنند. به یک قرص سردرد بهتر فکر کنید، نه یک قرص ویتامین بهتر.
برو یک استارتاپ عالی بساز
البته چندین مین دیگر وجود دارد که می توانید روی آنها قدم بگذارید – حداقل 61 معدن دیگر در کتاب من. اما هسته اصلی کتاب این ایده است که بنیانگذاران باید ابتدا روی مشکلات تمرکز کنند و روی معیارهای خسته کننده مانند سود پایدار تمرکز کنند. من برای شما آرزوی موفقیت دارم – و دوست دارم داستان شما را بشنوم – در هر صورت.