[ad_1]
اجازه دهید صادقانه باشد. ممکن است از تمام این «درس های بیماری همه گیر» کمی خسته شوید که به نظر می رسد رهبران کسب و کار دوست دارند درباره آن صحبت کنند. آیا واقعاً به یک بحران جهانی بهداشت نیاز داشتیم تا به ما یاد بدهد بهتر باشیم و بهتر عمل کنیم؟ شاید ما انجام دادیم.
در هر صورت، نمی توان انکار کرد که چند سال گذشته برخی از چالش های رهبری یک تیم کاملاً از راه دور را تسکین داده است – و همچنین بسیاری از شادی ها. در هر صورت، هدایت یک شرکت از طریق یک بیماری همه گیر، به بسیاری از ما بینش ارزشمندی نسبت به آنچه واقعاً مهم است، داده است – و همیشه آن چیزی نیست که ما انتظار داریم.
از آنجایی که ما همچنان با شرایط عادی بعدی خود وفق میدهیم، بسیاری از شما مدتی را صرف فکر کردن در مورد اولویتها و نحوه شکلگیری همهگیری آنها کردهاید – به عنوان یک صاحب کسب و کار، یک رهبر و به عنوان یک انسان. بسیاری از ما در حال حاضر اهمیت سه C – ارتباطات، فرهنگ و همکاری – را درک کردهایم، اما دو سال گذشته نشان دادهاند که اگر اینها پایه و اساس کسبوکار شما نباشند، شکافها به زودی خود را نشان خواهند داد.
در اینجا برخی از درس هایی است که می توانیم در مورد سه C از همه گیری بیاموزیم (چند چیزهایی که ممکن است قبلاً بدانید):
به فکر کنار گذاشتن شرکت های بزرگ آمریکا هستید؟ هیچ زمانی مثل زمان حال نیست
آیا چیزی به اندازه عبارت “فرهنگ شرکتی” تحریک کننده است؟ مطمئناً، شرکتهایی وجود دارند که این کار را به درستی انجام میدهند، اما در بیشتر موارد، کل مفهوم فرهنگ در آمریکای شرکتی حول بالا رفتن از این نردبان ساخته شده است. هر چه پله های بیشتری را بالا برید، بیشتر «در» هستید. اما برای آنهایی که در اطراف معطل مانده اند، این یک مکان کاملاً خلوت است. شاید همهگیری و قفلهای متعاقب آن احساس پوچی را تقویت کرده باشد. و شاید متوجه شدید که دلیلش این نبود که به اندازه کافی سریع بالا نمی رفتید. به این دلیل بود که شما به دنبال تحقق و معنا از چیزی بودید که هرگز برای ارائه آن طراحی نشده بود.
یک شغل، مهم نیست که چقدر سطح بالا یا “مهم” باشد، برای ساختن زندگی شما کافی نیست. و فرهنگ شرکتی نمی تواند به عنوان جایگزینی برای جامعه عمل کند. یافتن معنا با مردم اطراف شما: خانواده و دوستان بله، مطمئناً میتواند شامل همکاران هم باشد، اما همیشه به شخص برمیگردد، نه سیستم.
از تجربه شخصی خودم صحبت میکنم، ترک دنیای شرکتها و شروع کسبوکارم از بلیز ممکن است در آن زمان یک حرکت دیوانهکننده به نظر برسد، اما به من این امکان را داد که روی آنچه واقعاً مهم است متمرکز بمانم. و در اینجا یک حقیقت کوچک وجود دارد: این تبلیغات یا بررسی سالانه یا جلسات بی پایان نبود. مراقبت می کرد ما بنابراین من می توانم همین کار را برای کارمندانم انجام دهم و فرهنگ روابط مثبت و استرس کم را ایجاد کنم، نه رتبه های شرکتی.
رهبری با همدلی شما را دورتر می برد
این همیشه یک شعار عالی برای رهبران کسب و کار و کارآفرینان بوده است، اما بیماری همه گیر ضرورت برخورد با کارکنان با شفقت و درک را تقویت کرد. این حتی در تیم های راه دور بسیار مهم است، جایی که ارتباطات باید واضح و عمدی باشد. ما هنوز عواقب آسیبهای روانی زوجهای گذشته را درک نکردهایم، اما میدانیم که انزوای اجتماعی و عاطفی تلفات قابل توجهی را برای بسیاری از افراد وارد کرده است.
تنهایی مهمترین چالش برای کارگران راه دور در سراسر همه گیری بود، و بسیاری از آنها به مراتب بیشتر مستعد فرسودگی شغلی، افسردگی و اضطراب شدند. این یک ضعف نیست. این یک پاسخ ترومایی معتبر است. به عنوان یک رهبر، نادیده گرفتن آن یا فشار آوردن از طریق آن در تلاش برای «بازگشت به کار» یک اشتباه جدی بود.
درعوض، تغییر روشی که ارتباط را آغاز می کنید، منطقی تر است. نه به عنوان یک صاحب کسب و کار، و نه به عنوان یک رئیس، بلکه به عنوان یک انسان. از کارمندان بخواهید که احساس خود را (در سطح راحتی خود) به اشتراک بگذارند و با به اشتراک گذاشتن تجربیات و احساسات خود متقابلاً پاسخ دهید. قبل از اینکه وارد «گفتگوی فروشگاهی» شوید، با چک کردن شخصی شروع کنید. این به شناسایی کسانی که ممکن است در خارج از محل کار با مشکل روبهرو هستند کمک میکند – زیرا همه ما بسیار بیشتر از کار خود هستیم – و راههایی را شناسایی کنید که میتوانید از آنها حمایت کنید و در زمانهایی که ممکن است سخت باشد به آنها لطف نشان دهید. به نوبه خود، با آسیب پذیر کردن خود، ممکن است متوجه شوید که بسیاری از آنها همین کار را برای شما انجام می دهند.
یک تیم قوی نیرویی است که باید با آن حساب کرد
همکاری سنگ بنای یک تیم موثر از راه دور است. بدون آن، هیچ تیمی وجود ندارد، فقط گروهی از افراد وابسته به خود در جهت اهداف خود کار می کنند. رویکرد “هر مرد / زن برای خود” به ندرت موفق است – و بسیار کمتر سرگرم کننده است.
من خوش شانس بودم که وقتی وارد سال 2020 شدیم، اکثر تیم من از راه دور کارمندان باتجربه ای بودند. آنها مهارت ها، انگیزه و انضباط خود را داشتند تا سازنده بمانند، اما هیچ یک از آنها به تنهایی این کار را انجام نداد. در چندین کشور و منطقه زمانی، تیم با هم همکاری کردند تا کار را به عنوان یک واحد منسجم انجام دهند. و نتایج قدرتمند بود. در نهایت، در زمانی که بسیاری از برندها با مشکل مواجه بودند، ما بزرگترین مشتری خود را به بالاترین سال درآمدشان رساندیم.
قبل از همهگیری، بسیاری از ما میدانستیم که موفقیت ما به عنوان رهبران کسبوکار به ارتباطات مؤثر و باز، فرهنگ قوی و تعهد به همکاری بستگی دارد. اما دو سال گذشته نشان داده است که این سه C واقعا چقدر حیاتی هستند. و بزرگترین درس از همه؟ هر سه C به روابط و اول به رهبری به عنوان یک شخص وابسته هستند.
[ad_2]