هنگامی که تلاشگران به شادی فکر می کنند، بسیاری تمایل دارند که آن را درست در افق بعدی موفقیت تصور کنند. وقتی این تجارت را شروع کنم، خوشحال خواهم شد. وقتی بالاخره آن خانه / ماشین / قایق را بخرم، خوشحال خواهم شد. وقتی این دیوانگی همه گیر بالاخره تمام شود، خوشحال خواهم شد.

اما زمانی که برخی از بزرگ‌ترین نام‌ها در روان‌شناسی مثبت‌گرا اخیراً بیش از یک میلیون سوابق نظامی را بررسی کردند، متوجه نشدند که موفقیت باعث شادی می‌شود. آنها دریافتند که شادی باعث موفقیت می شود. کسانی که زندگی حرفه ای خود را با رفاه روانی بیشتر آغاز کردند، جوایز و تقدیر بیشتری در محل کار دریافت کردند. شادی به شما کمک می کند تا جلوتر بروید.

پس چگونه شادتر می شوید؟ این البته سوالی است که هزاران سال است که فیلسوفان و دانشمندان را به خود مشغول کرده است. هیچ پاسخ ساده یا راه حل های یکسانی وجود ندارد. اما عملا، وقتی بسیاری از مردم می خواهند این روزها شادتر باشند، بر مراقبت از خود تمرکز می کنند. آن‌ها یوگا را شروع می‌کنند، یک روز مرخصی می‌گیرند تا به ماهیگیری بروند یا یک رژیم بهداشتی جدید را شروع کنند.

هیچ اشکالی در این رویکردها وجود ندارد. اگر آنها برای شما کار می کنند، آنها را ادامه دهید. اما تحقیقات اخیر نشان می دهد که اگر در جستجوی یک تقویت کننده شادی موثر هستید، باید کمتر به بهبود خود و بیشتر به فعالیت های اجتماعی فکر کنید.

سرگرمی ها اغلب اولین چیزهایی هستند که وقتی زندگی دیوانه می شود، قربانی می کنیم. چیزهایی مانند بازی‌های بسکتبال پیکاپ، ساخت سرامیک‌های نازک یا باشگاه کتاب‌خوانی سه‌شنبه شب، اهمیت کمتری نسبت به رسیدن به آن ضرب‌الاجل برای کسب‌وکارتان یا تعقیب کودک نوپایتان در رختخواب دارند. اما مجموعه‌ای طولانی از مطالعات نشان می‌دهد که به همان اندازه که غفلت از سرگرمی‌های خود در دوران بزرگسالی آسان است، داشتن سرگرمی‌هایی که برای لذت خالص انجام می‌دهید در واقع به کاهش استرس، افزایش خلاقیت و انعطاف‌پذیری بیشتر کمک می‌کند.

اما کدام سرگرمی ها دقیقاً برای تقویت روحیه بهتر هستند؟ این چیزی است که این تحقیق اخیر در خارج از آلمان می خواست بداند. برای پی بردن به این موضوع، محققان داده‌های یک نظرسنجی بزرگ را بررسی کردند که در آن شرکت‌کنندگان هر دو اقداماتی را که برای بهبود رضایت از زندگی خود انجام می‌دادند و اینکه این تلاش‌ها یک سال بعد انجام می‌شد، نشان دادند.

داده ها واضح بود. آن دسته از شرکت‌کنندگانی که نوعی پروژه بهبود زندگی انفرادی را برنامه‌ریزی کردند – مثلاً ترک سیگار یا کاهش مصرف اخبار وسواسی خود – در نهایت خوشحال‌تر از زمانی که شروع کردند، نبودند. (این بدان معنا نیست که شما نباید سیگار را به دلایل دیگر ترک کنید و یا قیامت را ترک کنید، زیرا کاملاً باید). افرادی که موفق به افزایش شادی خود شدند، همگی نوعی فعالیت جدید با مولفه اجتماعی را امتحان کردند.

“تحقیق ما نشان داد که افرادی که با استراتژی‌های “بهزیستی” که شامل افراد دیگر می‌شود، یک سال بعد از زندگی خود راضی‌تر بودند – حتی پس از در نظر گرفتن این که در ابتدا بسیار خوشحال‌تر بودند. در مقابل، افرادی که آمدند. جولیا رورر، نویسنده اصلی، خلاصه کرد که با راهبردهایی که به صراحت دیگران را درگیر نمی کردند، به طور متوسط ​​به همان اندازه که راضی بودند، باقی ماندند.

البته این بدان معنا نیست که اگر سرگرمی انفرادی خود را برای شما شادی به ارمغان می آورد، باید کنار بگذارید. ورزش نیز یک تقویت کننده خلق و خوی عالی و مبتنی بر تحقیقات است. همانطور که هنر و خلاقیت است. بنابراین اگر طراحی یا دویدن همه توسط افراد تنها راهبرد ترجیحی شما برای مراقبت از خود است، علمی وجود دارد که می توانید برای پشتیبان گیری از انتخاب خود نیز به آن استناد کنید.

اما این تحقیقات اخیر حقیقتی را تایید می کند که مطالعات بارها و بارها نشان داده اند. افراد دیگر یکی از قدرتمندترین ابزارهای موجود برای افزایش شادی هستند (حتی اگر در ابتدا تمایل چندانی به دیدن افراد نداشته باشید). و کمک به دیگران و مشارکت در جامعه یکی از بهترین اشکال مراقبت از خود است.