اگر انتصاب ایلان ماسک به عضویت هیئت مدیره توییتر پس از تصاحب 9.2 درصد از سهام این شرکت تعجب برانگیز بود، خبر روز دوشنبه مبنی بر انصراف ماسک از کرسی، هم تکان دهنده و هم – در عین حال – اصلاً تعجب آور نبود. همچنین یک درس مهم برای هر کارآفرینی است، و نه فقط به این دلیل که به عنوان یک مطالعه موردی در برخورد با افراد بی ثبات عمل می کند. همه چیز در مورد پرهیز از حواس پرتی و تمرکز روی چیزهایی است که اهمیت دارد.
در مورد ماسک، این حرکت تکان دهنده بود، زیرا خرید سهام در یک شرکت، صحبت با مدیر عامل و هیئت مدیره آن، متقاعد کردن آنها برای پیشنهاد یک صندلی و موافقت نکردن تلاش برای تصاحب شرکت فقط برای رد کردن در صبحی که قرار است در آن شرکت داشته باشید. آن را قبول کنید، اینطور نیست که کارها معمولا انجام می شود. از سوی دیگر، اصلاً تعجب آور نیست زیرا ماسک به ندرت کاری را به روشی که معمولا انجام می دهد انجام می دهد.
ببینید، خدمت در هیئت مدیره برای ماسک امتیاز کمی داشت. بیشتر نفوذ او بر شرکت از پایگاه عظیم پیروانش و همچنین از این واقعیت است که او اکنون بزرگترین سهامدار است. به عنوان مدرک، توییتر در آخر هفته فاش کرد که در واقع روی یک دکمه ویرایش که مدتها درخواست شده بود کار میکرد، اما احساس کرد که باید این نکته را بیان کند که در پاسخ به نظرسنجی کاربرانی که هفته گذشته توسط ماسک ارسال شد، این کار را انجام نداد. .
از سوی دیگر، عضویت در هیئت مدیره با مسئولیت امانتداری همراه است تا در راستای منافع شرکت و سهامداران آن عمل کند. همانطور که در – همه آنها – نه فقط خودش. کاملاً واضح به نظر می رسد که ثروتمندترین مرد روی زمین علاقه خاصی به محدودیت های نظارتی ندارد.
از سوی دیگر، برای توییتر، ارائه یک صندلی هیئت مدیره یک نبوغ بود. نه تنها بهتر است منتقدی مانند ماسک در داخل وجود داشته باشد که راههای سازندهای برای بهتر کردن محصول ارائه میدهد، بلکه این حرکت مزیت دیگری نیز برای توییتر داشت که ماسک موافقت کرد برای تصاحب شرکت یا حتی خرید بیشتر تلاش نکند. بیش از 14.9 درصد از سهام شرکت.
همچنین، از نظر تئوری، تضمین میکرد که میلیاردر عجیب و غریب، شرکت را در همان پلتفرمی که ساخته بود ادامه نمیدهد – چیزی که به نظر میرسد یکی از سرگرمیهای مورد علاقه ماسک، به خصوص در اواخر سالهاست. به نظر می رسد که این انگیزه قوی برای شرکت بوده است، همانطور که توسط شرکت فاش شده است بیانیه ای که توسط مدیر عامل توییتر به اشتراک گذاشته شده است، پاراگ آگراوال روز دوشنبه:
ما همچنین معتقد بودیم که داشتن ایلان به عنوان امانتدار شرکتی که در آن او، مانند همه اعضای هیئت مدیره، باید در راستای منافع شرکت و همه سهامداران ما عمل کند، بهترین راه پیش رو بود.
در عوض، ماسک تصمیم گرفت که به هیئت مدیره نپیوندد. دلیل آن کاملاً مشخص نیست، اما ظاهراً با مکالمه ای با شرکت انجام شده است. حدس من این است که مکالمه شامل یادآوری آن مسئولیت مزاحم امانتداری بود و ماسک متوجه شد که حفظ حقوق پستهای مذبوحانهاش در حالی که همچنان نفوذ وضعیت «بزرگترین سهامدار» خود را حفظ میکند، بسیار سرگرمکنندهتر خواهد بود.
من به این خط پایانی از بیانیه آگراوال به عنوان نمایشگاه یک اشاره می کنم:
حواسپرتیهایی در راه است، اما اهداف و اولویتهای ما بدون تغییر باقی میمانند. تصمیمهایی که میگیریم و نحوه اجرا در دستان ماست، نه هیچکس. بیایید سر و صدا را کم کنیم و روی کار و آنچه می سازیم متمرکز بمانیم.
این یک دست کم گرفتن است. آن پنج کلمه اول ممکن است مهم ترین کل پیام باشد و درس ارزشمندی برای هر کارآفرینی است.
قطعا حواس پرتی وجود خواهد داشت. مشکل ایلان ماسک توییتر راه به جایی نمی برد. او هنوز هم شرکت را ترول می کند، و وقتی این کار را انجام دهد، توجه زیادی را به خود جلب خواهد کرد.
آگراوال در تلاش است تا به تیمش کمک کند تا دوباره روی چیزهایی که واقعاً مهم هستند تمرکز کنند، و حواسشان را از هر چیزی که بعد از ماسک می آید پرت نکند. این مهم است زیرا مشکل واقعی توییتر ایلان ماسک نیست. من می دانم که این غیر منطقی است، اما من جدی هستم.
مشکل واقعی توییتر این است که هرگز نفهمیده است چگونه به یک تجارت خوب تبدیل شود. این بدان معنا نیست که مهم نیست، اما بیشتر برای افرادی که زمان زیادی را در توییتر می گذرانند مهم است. برای اکثریت قریب به اتفاق آمریکایی ها، توییتر عمدتاً بی ربط است. اگر قرار است این موضوع تغییر کند، توییتر به کارمندانش نیاز دارد که حواسشان پرت نشود، اما در عوض روی بهبود آن تمرکز کند. یافتن راهی برای تبدیل آن به یک تجارت با سود پایدار نیز خوب خواهد بود.
همین امر در مورد ماسک نیز صدق می کند، که – فکر می کنم همه ما موافقیم – به راحتی حواسش پرت می شود. فکر میکنم وقتی ثروتمندترین فرد روی زمین هستید، میتوانید ۳ میلیارد دلار از سهام یک شرکت رسانههای اجتماعی را که عملکرد ضعیفی دارد، هزینه کنید تا باعث حواس پرتی شود. مسئله این است که مطمئنا چیزهای زیادی وجود دارد که ماسک باید روی آنها تمرکز کند.
به عنوان مثال، تسلا، شرکتی که احتمالاً شغل روزانه ماسک است، همچنان به وعدههای خود ادامه میدهد که چیزهایی مانند اتومبیلهای «خودران کامل» «در چند ماه آینده» در راه است. یا در مورد تحویل CyberTruck چطور؟ وانت تسلا با ظاهری آینده نگر در سال 2019 معرفی شد و قرار بود در سال 2021 به مشتریان تحویل داده شود. این وانت بعداً به سال 2022 برگردانده شد و اکنون ماسک می گوید انتظار دارد آنها در سال 2023 از خط مونتاژ خارج شوند.
شاید صرف زمان کمتری برای حواسپرتیهایی مانند تبدیل دفتر مرکزی توییتر به پناهگاه بیخانمانها، یا کنار گذاشتن کلمه w از نام شرکت، و کمی زمان بیشتر در کار روزانهاش کمک کند تا وعدههای او کمی به واقعیت نزدیکتر شود.
مبادا فکر کنید که من ماسک را انتخاب می کنم، من استدلال می کنم که همین موضوع برای هر رهبر صادق است. بسیار آسان است که با چیز جدید براق پریشان شوید. دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم پر از حواس پرتی است، به این معنی که فراموش کردن چیز اصلی بسیار آسان است. به جز، افرادی هستند که روی شما حساب می کنند تا تمرکز خود را از دست ندهید، و کاری را که گفته اید انجام دهید. این کار شماست.