[ad_1]
ایلان ماسک مدت هاست که یکی از جالب ترین کاربران توییتر بوده است. او اغلب از پلتفرم رسانه های اجتماعی برای تبلیغ شرکت های خود، تعامل با طرفداران و حتی طعنه زدن به رقبای خود استفاده می کند. او مرتباً در مورد ویژگی ها و قابلیت هایی که کاملاً با واقعیت مطابقت ندارند قول می دهد. به عنوان مثال، ماسک برای مدتی خودروهای “خودران کامل” بوده است. من یک تسلا مدل S دارم. رانندگی با آن فوق العاده است، اما خودش رانندگی نمی کند.
برخی از توییتهای او او را به دردسر انداختهاند، مانند زمانی که او تسلا را به قیمت 420 دلار به ازای هر سهم خصوصی کرد (سهم اکنون بالای 1000 دلار در هر سهم معامله میشود). این منجر به توافق با SEC شد که او را ملزم به پاک کردن هر گونه توییت در مورد تسلا با بخش حقوقی این شرکت کرد.
ماسک علاوه بر اینکه کاربر مشتاقی است، از انتقاد از توییتر نیز ابایی نداشته است. او اخیراً نظرسنجی را منتشر کرد و از کاربران پرسید که آیا معتقدند توییتر از اصول آزادی بیان پیروی می کند یا خیر و از آنها پرسید که فکر می کنند باید در مورد آن چه کرد. روز دوشنبه، او همچنین یک نظرسنجی ارسال کرد که در آن از مردم پرسید که آیا مردم دکمه ویرایش را میخواهند یا خیر – یکی از ویژگیهایی که بسیاری از کاربران سالها از آن شکایت دارند.
سپس، روز دوشنبه، یک پرونده SEC نشان داد که ماسک اکنون بزرگترین سهامدار توییتر است، زیرا اخیراً 9.2 درصد از سهام این شرکت را خریداری کرده است. این سهام از روز سه شنبه کمی کمتر از 3 میلیارد دلار ارزش دارد.
روز سه شنبه، این شرکت اعلام کرد که ماسک را تا سال 2024 به هیئت مدیره خود اضافه خواهد کرد. در ازای آن، ماسک قراردادی را امضا کرد که بیش از 14.9 درصد از سهام شرکت را تصاحب نخواهد کرد و در طول یا طی 90 روز پس از آن خریدی را انجام نخواهد داد. دوره او در هیئت مدیره
من تظاهر نمیکنم که توانایی تشخیص اینکه چرا ماسک میخواهد چنین پولی را در توییتر بگذارد، ندارم. توییتر با تمام اهمیتی که در جهان دارد، تجارت بزرگی نیست. از نظر کاربران و درآمد بسیار از همتایان خود مانند فیس بوک عقب است.
در عین حال، ماسک به وضوح علاقه زیادی به توییتر دارد. این روش ترجیحی او برای برقراری ارتباط با جهان است، و او به ویژه در آن مهارت دارد. او همچنین ایده های قوی در مورد اینکه چه چیزی در محصول اشتباه است و چگونه آن را بهتر کند، دارد.
در واقع اینجاست که همه چیز جالب می شود. مدیرعامل این شرکت، پاراگ آگراوال، در توییتی (البته) اعلام کرد که ماسک به هیئت مدیره خواهد پیوست. اعلامیه او توضیح داد که به نظر من بهترین دلیل برای آوردن ماسک به هیئت مدیره توییتر چیست:
اگر منصف باشیم، میتوان گفت که آگراوال انتخاب کمی داشت. در حالی که سهام ماسک به او کنترل شرکت را نمی دهد، اما نفوذ بیش از حد او را افزایش می دهد. تنها افشای این که او سهامی در این شرکت خریده بود، باعث شد سهام آن 27 درصد افزایش یابد. پس از آن، ممکن است اتفاقات بدتری برای توییتر بیفتد تا اینکه ثروتمندترین مرد جهان آن را بخرد و با سودهایی که برای متقاعد کردن جهان به رانندگی وسایل نقلیه برقی به دست می آورد، به آن کمک مالی کند.
اما توییت دوم آگراوال حقیقتی را آشکار می کند که هر شرکتی بهتر است آن را بیاموزد:
او هم یک مؤمن پرشور و هم منتقد شدید این سرویس است، که دقیقاً همان چیزی است که ما در توییتر و در اتاق هیئت مدیره برای قویتر کردن ما در درازمدت به آن نیاز داریم.»
هیچ کس استدلال نمی کند که جهان به اوج توییتر رسیده است. جای پیشرفت زیادی دارد. این بیشتر به این دلیل است که توییتر هنوز هم به عنوان یک سرویس بسیار نامرتب است. همچنین به زندگی اکثر مردم بی ربط است.
بله، این یک سرویس محبوب در میان افرادی است که بیشتر زندگی خود را آنلاین می گذرانند و نوجوان نیستند (مثلاً روزنامه نگاران). با این حال، اکثر مردم از توییتر استفاده نمی کنند. تنها حدود 200 میلیون کاربر فعال دارد، در حالی که اینستاگرام یک میلیارد و فیسبوک تقریباً سه میلیارد کاربر دارند. توییتر می تواند از تمام کمک هایی که می تواند دریافت کند استفاده کند.
نکته اینجاست: توییتر تنها شرکتی نیست که به ترکیبی از معتقدان پرشور و منتقدان شدید نیاز دارد.
به هر حال، ترکیب مهمتر از آن چیزی است که فکر می کنید. فقط به این دلیل که کسی یک مؤمن پرشور است، به این معنی نیست که بهترین افرادی هستند که در اطراف هستند.
در واقع، اغلب پرشورترین مؤمنان شما برای کمک به بهتر کردن محصول خود، تجهیزات ضعیفی ندارند. آنها شرکت را تنها از طریق تصویر ایده آلی که در ذهن خود دارند می بینند و قادر به دیدن ایرادات و مشکلات نیستند. آنها خیلی نزدیک هستند و این خیلی شخصی است.
در عین حال، شما نمی خواهید خود را تنها با منتقدان شدید احاطه کنید. هیچ کس دوست ندارد همیشه از منتقدان بشنود. این ناامید کننده است و می تواند باعث شود که بخواهید ترک کنید. انتقاد مفید است، اما تنها زمانی که با زمینه و درک ارائه شود.
با این حال، وقتی کسی را پیدا میکنید که یک مؤمن پرشور است، که مایل است از چیزی که به شدت به آن اعتقاد دارد انتقاد کند، کسی را پیدا کردهاید که میتواند به شما کمک کند محصول و شرکتتان را بهتر کنید. من نمی توانم حرکت هوشمندانه تر از آن را فکر کنم.
[ad_2]