[ad_1]
این برای تمرین رهبری چگونه است؟ می خواهم لحظه ای کوتاه در مورد مهمترین نقاط عطف زندگی خود فکر کنید.
- به دوستان و خانواده ای که دوست داشته اید و تجربیاتی که داشته اید فکر کنید.
- به افرادی که میشناسید، درسهای کلیدی که آموختهاید و چیزهایی که ساختهاید و رشد کردهاید فکر کنید.
- همچنین به چیزهایی که به آن افتخار نمی کنید فکر کنید: اشتباهاتی که مرتکب شده اید و انتخاب هایی که اگر فرصتی دوباره داشتید متفاوت انجام می دادید.
حال، تصور کنید که یادآوری همه اینها، در یک لحظه، در همان زمان چگونه خواهد بود.
به نظر می رسد علمی تخیلی، یا فانتزی، یا شاید یک ایده کاملاً فرضی. اما یک مقاله جدید در مرزها در علوم اعصاب پیری این احتمال را بررسی می کند که ممکن است دقیقاً همان اتفاقی باشد که هنگام مرگ برای مغز شما می افتد.
به عبارت دیگر، یک کاربرد واقعی از این ایده: “زندگی من از جلوی چشمانم گذشت.”
مقاله از موردی نشات می گیرد که در آن پزشکان از الکتروانسفالوگرافی برای مطالعه امواج مغزی یک بیمار صرعی 87 ساله استفاده کردند. متاسفانه بیمار دچار ایست قلبی ناگهانی شد و در حین معاینه فوت کرد.
دکتر توضیح داد که هر چقدر هم که غم انگیز بود، از منظر کاملاً علمی، این یک تصادف تصادفی بود. اجمل زمار، عصب شناس دانشگاه لوئیزویل که یکی از نویسندگان مقاله بود، به این معنی بود که پزشکان یک رکورد دقیق از کارهایی که مغز این مرد به مدت 15 دقیقه حول و حوش زمان مرگ انجام می داد جمع آوری کردند.
زمار توضیح داد: «درست قبل و بعد از توقف کار قلب، ما شاهد تغییراتی در یک باند خاص از نوسانات عصبی بودیم که به اصطلاح نوسانات گاما نامیده می شد، اما در نوسانات دلتا، تتا، آلفا و بتا نیز تغییراتی مشاهده شد.
این نوسانات با بازیابی حافظه مرتبط است، که منجر به این نظریه می شود که همانطور که زمار ادامه داد، “مغز ممکن است آخرین یادآوری رویدادهای مهم زندگی را درست قبل از مرگ ما انجام دهد، مشابه آنچه در تجارب نزدیک به مرگ گزارش شده است.”
حال، اجازه دهید به سرعت دو محدودیت این آزمایش تصادفی را بپذیریم.
- اول، این واقعیت وجود دارد که در حالی که نظارت نشان می دهد فعالیت مغزی قابل توجهی درست قبل و بعد از مرگ وجود دارد، مشخصاً غیرممکن است که بدانیم این مرد دقیقاً چه چیزی را به خاطر می آورد – و اینکه آیا این یک یادآوری داوطلبانه یا غیرارادی بوده است.
- دوم، روش علمی مستلزم تکرار نتایج است، و به دلایلی شاید واضح، تقریباً غیرممکن است که زمینه را برای تکرار این مشاهدات فراهم کنیم.
شما یا باید زمان احتمال مرگ افراد را پیشبینی کنید و به نوعی آنها را متقاعد کنید که به شما اجازه دهند امواج مغزی آنها را ضبط کنید، یا امواج مغزی تعداد زیادی از مردم را بر اساس این نظریه ثبت کنید که از نظر آماری، ممکن است برخی از آنها در طول آزمایش بمیرند. .
صرف نظر از هر یک از گزینهها، شما فقط باید مراقب یک حادثه پزشکی خطرناک دیگر باشید، مانند آنچه که باعث شد مقاله مجله شروع شود.
با این حال، زمار گفت که دو چیز مفید برای حذف از این نظریه می بیند – که حول محور ایده لحظه “زندگی از جلوی چشمان شما می گذرد” و همچنین امیدوار است که فکر کردن برای عزیزان آرامش بخش باشد. که وقتی کسی می میرد، “لحظه های خوب” زندگی را به وضوح به یاد می آورد.
به عبارت دیگر، این فقط یک نظریه است. اما فکر می کنم این هم یک فرصت است.
گاهی اوقات، ممکن است تعجب کنید که آیا همه چیزهایی که به دست آورده اید اهمیت دارد یا اینکه آیا تمام آنچه را که قرار بود در زندگی خود انجام داده اید، انجام داده اید.
و، ممکن است تعجب کنید که آیا کسی همه چیزهایی را که در ابتدای این مقاله فهرست کردیم – روابط، تجربیات، اشتباهات، و آنچه از آنها آموختید – به خاطر می آورد.
حداقل، اگر این نظریه درست باشد، ممکن است آخرین فرصت را داشته باشید تا خودتان همه آن را به خاطر بسپارید. همانطور که در کتاب الکترونیکی رایگان خود می نویسم، علوم اعصاب: 13 راه برای درک و آموزش مغز برای زندگیهیچ چیز جذابتر از مغز انسان و روشهای غیرمنتظرهای که در آن کار میکند وجود ندارد.
اگر این تئوری آخرین فرصت برای به خاطر سپردن واقعاً درست باشد، به نظرم می رسد که اکنون انگیزه ای مضاعف است که تجربیات و اقدامات خود را عاقلانه انتخاب کنید، بنابراین خاطرات شما ارزش لحظه ای را خواهند داشت که برای به خاطر سپردن آنها لازم است.
اما، امیدوارم برای مدت طولانی فرصت تست آن را نداشته باشید.
[ad_2]