چگونه می خواهید یک مصاحبه شغلی شرکتی در اپل انجام دهید؟ از چه استراتژی برای تحت تاثیر قرار دادن افسران پذیرش در مدرسه بازرگانی هاروارد استفاده می کنید؟ یا سرمایهگذاران باهوش را متقاعد کنید که شما و استارتآپتان ارزش سرمایهگذاری را دارید؟ در اوج حرفه خود، چگونه می توانید هیئت مدیره را متقاعد کنید که مدیر عامل بعدی شرکت باشید؟
پاسخ ساده است، اما غیر منطقی است. و متأسفانه، مهم نیست که چقدر تأکید می کنم، اکثر مردم هنوز شهامت پیروی از توصیه های من را ندارند. . اما به هر حال اینجاست
تظاهر به کامل بودن نکنید
باید توضیح دهم که این راهنمایی بدون تجربه و تحقیق شخصی کافی برای پشتیبان آن ارائه نمی شود. من در 25 سال گذشته به مصاحبه و مشاوره با نامزدهای شغلی پرداخته ام. من در شرکتهای برتر جستجوی اجرایی از جمله Spencer Stuart و Heidrick & Struggles و در دانشگاههای Ivy League از جمله دانشکده بازرگانی هاروارد و دانشکده حقوق ییل کار کردهام. من به هیئتمدیرهها کمک کردهام تا مدیر اجرایی بعدی خود را استخدام کنند، به شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر و سهام خصوصی کمک کردهام استعدادهای جدید خود را افزایش دهند، به تیمهای ورزشی کمک کردهام سرمربی بعدی خود را استخدام کنند، و به دانشجویان کمک کردهام برای مصاحبههای شغلی بزرگ آماده شوند. به عبارت دیگر، من به اندازه کافی در “آن سوی میز” بوده ام تا بدانم چه چیزی باعث برجسته شدن رهبران واقعی در دریایی از چشم انداز های بسیار واجد شرایط می شود.
با گفتن آن، بیایید شما را فرض کنیم به تصمیم بگیرید از مشاوره من استفاده کنید اکنون ممکن است از خود بپرسید: راه درست برای توصیف عیوب خود در مهم ترین مصاحبه زندگیتان چیست؟ این یک چشم انداز ترسناک است، و من نمی توانم به اندازه کافی تاکید کنم که چقدر مهم است که قبل از اینکه برای آن جلسه بنشینید، زمان برای تأمل و تمرین اختصاص دهید.
اولین قدم تمرین خودآگاهی است. در اینجا یک راز کوچک کثیف در دنیای تجارت وجود دارد: تقریباً نیمی از مدیران اجرایی خود توهم هستند، نه خودآگاه. آنها فکر می کنند که خیلی بهتر هستند و بسیار مهمتر از آنچه واقعا هستند. در آن دام نیفتید! برای شناخت عیب های خود وقت بگذارید. همه ما آنها را داریم و صادق بودن با خود در مورد کمبودهایمان ما را بسیار دورتر از تظاهر به عدم وجود آنها می برد. از دیگران بازخورد بخواهید. یک مسابقه خودارزیابی شرکت کنید. اگر هنوز در مدرسه هستید با مشاور خود صحبت کنید یا اگر قبلاً در دنیای شرکت هستید یک مربی بگیرید. راههای بیشماری برای خودآگاهی بیشتر وجود دارد – فقط کافی است برای حفاری وقت بگذارید.
با این حال، در اینجا ذکر این نکته مهم است که فرآیند خودآگاهی بیشتر بی پایان است. این یک رویداد یکبار نیست، یک سفر است. حتی موفق ترین مدیران عامل در کشور به دنبال راه های جدیدی برای خودسازی هستند. برد اسمیت، رهبر نمادین دره سیلیکون، اصرار داشت که در طول یک دهه تصدی خود به عنوان مدیرعامل Intuit، هر سال تحت یک ارزیابی 360 قرار گیرد. او با نتایج خود چه کرد؟ او آنها را با مربی شخصی خود به اشتراک گذاشت و سپس آنها را با کل شرکت به اشتراک گذاشت. حتی آنها را روی درب دفترش نصب کرد. او میدانست که افشای نقاط قوت و مهمتر از آن ضعفهایش، الگوی قدرتمندی برای دیگران در شرکت است تا همین کار را انجام دهند. نکته این است که اگر فردی به اندازه برد اسمیت این کار را انجام داده است، شما نیز باید این کار را انجام دهید.
گام دومی که می خواهید بردارید این است که در زمینه های توسعه مناسب به صفر برسیم. اگر ذهن خود را روی آن بگذاریم، بیشتر ما میتوانیم به ده تا بیست مجموعه مهارتی فکر کنیم که میتوانیم آنها را بهبود ببخشیم، اما من از شما میخواهم که فقط روی دو یا سه مورد از مهمترین آنها تمرکز کنید. چه رفتارها، تواناییها و شایستگیهای جدیدی میتواند به شما در ارتقاء سطح کمک کند؟ یک مشت کوچک انتخاب کنید و واقعاً روی جایی که ممکن است کوتاه بیایید تمرکز کنید. سپس برای به اشتراک گذاشتن این نیازهای توسعه با دیگران آماده شوید. جعل نکن سعی نکنید دروازه بان ها را فریب دهید. مصاحبهکنندگان هزاران بار پاسخهای پیش پا افتادهای مانند «من خیلی سخت کار میکنم» و «تعادل وحشتناکی بین کار و زندگی دارم» شنیدهاند. آنها به آن نمی افتند. برخی از مثالهای صادقانهتر و معتبرتر عبارتند از: «من از سخنرانی در جمع میترسم»، «در دادن بازخورد سخت به تیمم مشکل دارم» یا «هنوز برای جمعآوری تیمهای A تلاش میکنم». نکته این است که اصیل و راستگو باشید.
سوم، بیان این اهداف رشدی را تمرین کنید از پیش. قبل از ریختن حبوبات تا مصاحبه واقعی منتظر نمانید. تنها گفتن این چالش های شخصی با صدای بلند در چند بار اول عجیب به نظر می رسد. تمرین به شما کمک می کند که آنها را با آرامش و اطمینان بیشتری در طول مصاحبه واقعی بیان کنید. همچنین، برای برخی از سؤالات کاوشگر آماده باشید تا به مصاحبه کننده کمک کند رنگ و زمینه پاسخ های شما را بفهمد. به عنوان مثال، هنگامی که یک نامزد رهبری را ارزیابی می کنم، سؤالات بعدی را می پرسم: “چرا برای دادن بازخورد به تیم خود مشکل دارید؟ آیا از صدمه زدن به احساسات آنها می ترسید؟ آیا از درگیری می ترسید؟” من به دنبال پاسخ طولانی نیستم، اما یک پاسخ صادقانه، خوب و معتبر، هم خودآگاهی و هم آمادگی را نشان می دهد.
چهارم، یک برنامه عمل داشته باشید. این یک چیز است که عیب های خود را بشناسید، اما اگر برنامه ای برای بهبود ندارید، فاش کردن آن ضعف ها چه فایده ای دارد؟ نشان دهید که فعال هستید و به این فکر کرده اید که چگونه برای پیشرفت پیشقدم شوید. در مثال بالا، نامزد میتواند از دیگران (همکاران، مربیان، مربیان، دوستان) بپرسد که چگونه به اعضای تیم خود بازخورد «عشق سخت» میدهند، و سپس سعی کند آن ایدههای جدید را اجرا کند. شما باید باز باشید و مایل باشید چیزهای مختلف را امتحان کنید. از منطقه راحتی خود خارج شوید، زیرا بیشترین رشد در آنجا رخ می دهد.
هنگامی که آن گام را برداشتید، مهم است که در مورد آنچه امتحان کرده اید فکر کنید. این ایده های جدید در عمل چگونه عمل کردند؟ آیا آنها مشکل شما را حل کردند یا اوضاع را بدتر کردند؟ وقتی به خارج از منطقه امن خود رفتید چه احساسی داشتید؟ وقتی چیزی جدید را امتحان کردید، اعضای تیم چه واکنشی نشان دادند؟ آیا پاسخ آنها همان چیزی بود که انتظار داشتید؟ حتی ممکن است بخواهید یک دفتر خاطرات داشته باشید، زیرا این یک راه عالی برای باز کردن و تجزیه و تحلیل احساسات جدید عجیب و غریب است. همچنین، من همیشه توصیه می کنم در صورت امکان با یک مربی بحث کنید. به یاد داشته باشید، مصاحبه شما یک جلسه درمانی نیست، بنابراین در مدت زمان محدودی که با هم هستید وارد یک فرو رفتن عمیق نشوید. در عوض، در مورد برنامه اقدام خود شفاف و مختصر باشید.
و پنجم، توضیح دهید که چگونه سازمان می تواند به شما در دستیابی به اهداف توسعه رهبری کمک کند. این یخ روی کیک است. به عنوان مثال، اگر برای یک مکان مورد علاقه در مدرسه بازرگانی هاروارد مصاحبه می کنید، توضیح دهید که چگونه آن مدرسه خاص موقعیت منحصر به فردی دارد تا به شما کمک کند رهبر بهتری شوید. شاید آنها یک باشگاه در محوطه دانشگاه داشته باشند که به زنان کمک می کند تا با یادگیری نحوه شکستن سقف شیشه ای بر ترس ها غلبه کنند. شاید آنها یک کلاس یا دپارتمان داشته باشند که به شما کمک کند مهارت های فنی جدیدی را یاد بگیرید که در حال حاضر فاقد آن هستید. شاید یکی از اساتید آنها تحقیقات انحصاری را در زمینه ای انجام دهد که عمیقاً به شما علاقه مند است. تکالیف خود را زودتر از موعد انجام دهید و نه تنها در مورد آنچه که می توانید به مدرسه بیاورید، بلکه در مورد آنچه که می تواند برای شما انجام دهد نیز مشخص باشید.
یا شاید در حال مصاحبه هستید تا برای یک موقعیت مطلوب بازاریابی محصول در کوکاکولا استخدام شوید. به فرهنگ شرکت، ارزشهای اصلی و رویکرد منحصربهفرد آنها برای توسعه رهبری فکر کنید. شاید از طریق درخت انگور شنیده باشید که آنها یک برنامه درجه یک برای کمک به تجزیه و تحلیل دارند، اما درونگراهای افراطی بر ترس خود از سخنرانی در جمع غلبه می کنند، و این منطقه ای است که شما با آن مبارزه می کنید. این یک مثال عالی برای بحث با مصاحبه کننده خواهد بود. برندهای نمادین مانند کوکاکولا اغلب روی توسعه رهبری سرمایهگذاری زیادی کردهاند و واقعاً مشتاق هستند که با استعداد شریک شوند تا به آنها کمک کنند بر موانع شخصی غلبه کنند.
البته، در پایان روز همچنان به تجربه، شایستگی و درستی نیاز دارید، وگرنه هرگز از دروازه شروع عبور نخواهید کرد. اما اگر همه چیز برابر باشد، انسان ناقص همیشه وظیفه بزرگ را بر رهبر «کامل» یا نامزد شغلی «عالی» میپذیرد. این یک قطعیت ریاضی است زیرا دومی به سادگی وجود ندارد.