چه چیزی یک برند را ضروری می کند؟ در بازار امروزی با انتخاب بی نهایت، باید فرض کنید که هر برندی قابل تعویض است – بله، از جمله برند شما. برای یافتن رقیبی که مشتریان بتوانند کسب و کار خود را به آن بفرستند، نیازی به جستجوی زیادی نیست. Ubers در این منطقه موجود نیست؟ مصرف کنندگان ممکن است به Lyft مراجعه کنند. آن فنجان استارباکس که کتاب جیبی را می کشد؟ دانکین ممکن است شروع به جلب توجه کند. با وجود بسیاری از ارائه دهندگان جایگزین، ارتباط برند شما همیشه در اولویت قرار دارد. بنابراین چگونه است که برخی از برندها موفق می شوند از بقیه بالاتر بروند و بارها و بارها وفاداری مشتری را حفظ کنند؟
نسل های منحصر به فرد مصرف کننده این قدرت را دارند که برندهایی را که دقیقاً نیازهای آنها را برآورده نمی کنند، لغو کنند. اما برای کسب وفاداری از مشتریان شما بیش از عملکرد لازم است. هنگامی که به درستی انجام شود، توانایی پاسخگویی به نگرش های ترکیبی همه مصرف کنندگان، صرف نظر از نسل، است که می تواند یک نام تجاری را به وضعیت مطلوب و ضروری نزدیک کند.
اگر کسبوکاری موفق شود خود را در میان قلبها و ذهنهای چهار گروه مصرفکننده اصلی مستحکم کند، خطر نابودی آنها کاهش مییابد. اما با توجه به اینکه 66 درصد از مصرف کنندگان پیشنهاد می کنند که فقط برخی از برندها حتی کنجکاوی آنها را برانگیخته است، چگونه می توانید به این نوع ارتباط بین نسلی برند برسید؟ پاسخ در پنج حالت نیاز کلیدی نهفته است که همه نسل ها به اشتراک می گذارند.
1: کمتر واقعی است دریا
این بیماری همه گیر رفتار مصرف کننده را در هر نسل تغییر داده است. امروزه، 83 درصد از مصرفکنندگان صرفهجویی در زمان و سادگی را به عنوان محرکهای ارزش کلیدی در تعامل با برندها میدانند. آنها میخواهند با شرکتهایی کار کنند که مسیر خرید را آسان میکنند، در حالی که خدمات استثنایی به مشتریان ارائه میدهند که هر مشکلی را در چند دقیقه حل میکند نه چند روز.
از تورم گرفته تا تغییرات آب و هوایی، مصرف کنندگان می خواهند بار خود را کاهش دهند. در واقع، 82 درصد تلاش میکنند که به طور کلی کمتر خرج کنند. هشتاد و شش درصد نسبت به مواد اولیه آگاهتر شدهاند و به دنبال مارکهای طبیعی بیشتری هستند و 74 درصد استفاده خود از پلاستیک و سایر اقلام زائد را کاهش میدهند.
برندهایی که این حالت نیاز را در نظر می گیرند به این فلسفه اطمینان دارند که بدون قربانی کردن ارزش، کمتر، بیشتر است. این اغلب در پیام های برند آنها بیان می شود:
- تووالا “روشی واقعاً بی دردسر برای آشپزی در خانه” ارائه می دهد.
- Warby Parker “عینکهای طبی با کیفیت و ظاهری بهتر را با کسری از قیمت فعلی ارائه میکند.”
مشتریان شما ممکن است از چه فراخوانی برای توصیف نحوه تحقق این ایده آل استفاده کنند؟ خواه کاهش ردپای کربن شما باشد یا ارائه خدمات سریعتر و ساده تر، گروه های مصرف کننده در تمایل خود برای کاهش بارهای غیرضروری در زندگی خود متحد هستند.
2: لحظات شادی
پس از دو سال انزوای ناشی از بیماری همه گیر، استرس زیاد است، اضطراب زیاد است، تنهایی زیاد است. ما نیاز به تسکین داریم! بیشتر مردم با روی آوردن به برندهایی که سرگرم کننده، سرگرم کننده و توانمند هستند، به دنبال راه هایی برای افزایش شادی در زندگی خود هستند.
این واقعیت را در نظر بگیرید که TikTok – پلتفرمی که عمدتاً برای ثبت و به اشتراک گذاری لحظات شادی در زندگی ما استفاده می شود – تنها در سال 2020 به میزان 85 درصد رشد کرده است. انتظار میرود این رشد سریع ادامه یابد و از 66.5 میلیون کاربر آمریکایی در سال 2020 به 89.7 میلیون نفر تا سال 2023 برسد.
برندهایی که ضروری به نظر می رسند، چیزی بیش از یک نقطه روشن لحظه ای در روزهای مشتریانشان ارائه می دهند. آنها به دنبال فرصت هایی برای ارائه لحظات شادی جدید از طریق یک محصول بازیگوش، با دادن پاداش به وفاداری یا با اولویت دادن به تجربه استثنایی مشتری هستند. این نیازی است که شکاف نسلی را گسترش می دهد.
3: زندگی در هماهنگی
زمانی که اوبر تصمیم گرفت صنعت تاکسی را مختل کند، ارائه تجربه ای بدون اصطکاک هم برای راننده و هم برای راننده وجه تمایز اصلی آنها شد. زمانی که اپل آیفون را ساخت، دنیایی از اتصال یکپارچه در دستان ما قرار گرفت. این برندها با توانمندسازی مشتریان خود با راحتی، اتصال و آسایش، خود را ضروری کردند – چیزی که اکنون همه ما انتظارش را داریم.
80 درصد از خریداران در گروه های مصرف کننده می خواهند که برندها به طور یکپارچه در زندگی آنها ادغام شوند. آنها به دنبال محصولات و خدماتی هستند که از فناوریهای مدرن برای کاهش نقاط درد و ناامیدی استفاده میکنند و تجربهای هماهنگ را برای کاربر نهایی در اولویت قرار میدهند. به عنوان مثال، زمانی که Ikea متوجه شد که خریداران میخواهند در مورد خرید خود احساس اطمینان بیشتری کنند، از واقعیت افزوده استفاده کردند. اکنون یک اپلیکیشن گوشی هوشمند به مشتریان این امکان را میدهد تا با پرتاب کردن محصول به طور مستقیم در فضای خود در مقیاس، ببینند مبلمان در خانههایشان چگونه به نظر میرسد.
نگاهی دقیقتر به سفر مشتریتان ممکن است به شما کمک کند نوآوریهای جدیدی را ترسیم کنید که تجربه هماهنگتری را برای مشتریانتان به ارمغان میآورد.
4: پول سعادت
قبل از همهگیری، تعاریف شخصی از “موفقیت” در حال تغییر بود. در حالی که از نظر تاریخی، ممکن است نسلها موفقیت را بهعنوان رسیدن به یک گروه درآمد هدف تلقی میکردند، از نظر فرهنگی، ما شروع به کنار زدن محدودیتهای این سنت کردهایم. مفهوم دستیابی به نوعی “وضعیت” در زندگی اکنون جذابیت کمتری نسبت به یافتن تعادل سالم بین زندگی و کار دارد. و پس از دو سال خودآزمایی اجباری توسط بیماری همه گیر، مفهوم “موفقیت” حتی بیشتر در حال تغییر است.
البته، همه ما همچنان امیدواریم بتوانیم به اندازه کافی درآمد داشته باشیم تا بتوانیم راحت زندگی کنیم و از عزیزانمان مراقبت کنیم، اما این بیماری همه گیر نگرانی هایی را به زندگی ما وارد کرده است که فراتر از پول است. توجه جدید به سلامت جسمی، روانی و محیطی، تعریف ما از رفاه را تغییر داده است و برندهایی که این دیدگاه جدید از اولویت ها را به اشتراک می گذارند، با ارزی معامله می کنند که بیش از آنچه نیاز دارد، می دهد.
امروزه مصرف کنندگان حول برندهایی گرد هم می آیند که به دنبال افزایش رفاه و کاهش خطرات زندگی خود هستند. آنها میخواهند از شرکتهایی خرید کنند که از شیوههای پایدار استقبال میکنند و محصولاتی را ارائه میکنند که ردپای کربن آنها را کاهش میدهد. هنگامی که استارباکس اخیراً برنامههای خود را برای انتقال همه مشتریان به فنجانهای قابل استفاده مجدد تا سال 2025 اعلام کرد، سهام از حالت نوسانی که فقط 24 ساعت قبل از آن به طول میانجامید، بازگشت و بدین ترتیب ارزش واقعی پشت ارزشها (و زندگی با آن) را نشان داد.
همانطور که به دنبال رسیدن به این تعریف جدید از رفاه هستید، در نظر بگیرید که برند شما چه کاری انجام می دهد و چگونه برای جهان ارزش ارائه می کند. برندهای ضروری آنهایی هستند که با اولویت دادن به افراد، ارزش ها و کره زمین، موفقیت را دوباره تعریف می کنند.
5: صداقت حیاتی است
صحبت ارزان است در واقع، 66 درصد از آمریکاییها به گفتههای برندها اعتماد ندارند، زیرا میترسند که برندها سود را بر مشتریان و کارمندان خود بگذارند. امروزه مشتریان از برندها می خواهند که کارهای بیشتری برای کسب و حفظ اعتماد خود در آینده انجام دهند. با این حال، این تنها در صورتی امکان پذیر است که برندها آنچه را که تبلیغ می کنند عمل کنند. ارزش ها باید به وضوح منتقل شوند و با اقدامات متفکرانه و معنادار دنبال شوند.
صداقت و مسئولیت پذیری را باید یکی در نظر گرفت. هنگامی که یک تیراندازی جمعی دیگر منجر به خشم عمومی شد، محصولات ورزشی دیک با توقف فروش سلاحهای تهاجمی در فروشگاههای خود موضع آشکاری اتخاذ کردند. این تصمیم مشتریان خود را از دست داد، اما آنها با اولویت دادن به هدف بر سود، مشتریان جدیدی به دست آوردند (و وفاداری دیگران را تقویت کردند).
برای اینکه با صداقت به بهترین نحو پیشروی کنید، اصالت را در آغوش بگیرید و ارزش های شرکتی خود را در جلو و مرکز صفحه «درباره» وب سایت خود قرار دهید. تمام جنبه های سازمان خود را از دریچه آن ارزش ها مشاهده کنید و در صورت نیاز آن را تنظیم کنید. به مشتریان خود نگویید که بهتر عمل خواهید کرد، هر روز در هر کاری که انجام می دهید به وعده برند خود عمل کنید.
برندهای ضروری در تمام 5 ایالت مورد نیاز ارائه می شوند
در حالی که هر نسل ممکن است این نیازها را به طور متفاوتی اولویت بندی کند، شکی نیست که از Boomers تا Gen-Z، مصرف کنندگان با این پنج انتظار متحد می شوند. برندهایی که هر حالت نیاز را ارائه می دهند، این فرصت را دارند که در آزمون زمان مقاومت کنند، در لحظه کنونی برنده شوند و جایگاهی اساسی در قلب و ذهن مشتریان خود بیابند.