[ad_1]
اگر شما هم مثل من هستید، تقریباً چیزی در مورد اسکیت سرعت نمی دانید. اما برای طرفداران این ورزش، نیلز ون در پول یک افسانه است. در میان فهرست بلندبالایی از افتخارات، این المپیکی سوئدی مدال طلا را در مسافت های 5k و 10k در پکن به دست آورد و همچنین دارای رکورد جهانی در هر دو ماده است.
همه اینها برای علاقه مندان به ورزش های زمستانی جذاب است، اما چرا من از ون در پول در وب سایتی برای کارآفرینان نام می برم؟ از آنجایی که ون در پول نه تنها در حوزه برتری انتخابی خود بسیار موفق بوده است، بلکه در مورد اینکه چگونه توانسته است تا این حد موفق شود نیز به طرز باورنکردنی باز بوده است. برخی از درسهای او به همان اندازه برای کسانی که میخواهند به سرعت دور یک بیضی از یخ بروند، برای تعالی کسبوکار ارزشمند هستند.
هر آنچه که می خواستید در مورد نحوه تمرین یک المپیکی بدانید
تمام جهان شاهد شاهکارهای ورزشی شگفت انگیز در المپیک است، اما ما به ندرت در مورد کار سخت و مبارزاتی که چنین دستاوردهایی را ممکن می کند، چیزهای زیادی یاد بگیریم. نیلز ون در پول از این قاعده کلی مستثنی است. چند هفته پیش این اسکیت باز یک راهنمای حماسی 62 صفحه ای منتشر کرد که دقیقاً نحوه تمریناتش را توضیح می داد.
“من دوست دارم فکر کنم که موفقیتم را به دست آورده ام. همچنین آرزو می کنم که این ورزش به پیشرفت خود ادامه دهد و رکوردهای من شکسته شود. من کسی نیستم که 6.00.00 یا 12.30.00 را بشکند، اما شاید شخص دیگری این کار را انجام دهد. برای کسانی که ممکن است بخواهند، من این سند را نوشتم، “او در مقدمه می نویسد. او ممکن است کار خود را برای اسکیت بازان سرعت جوان در نظر گرفته باشد، اما توجه بیشتری را به خود جلب می کند.
از همه جا، وبلاگ اقتصادی Marginal Revolution را دیدم، جایی که تایلر کاون، اقتصاددان دانشگاه جورج میسون، آن را “یک قطعه عالی در مورد نحوه تمرین، موضوع تصادفی اسکیت روی یخ است.” وقتی خوندمش دیدم چرا
البته در این قطعه مطالب زیادی در مورد چگونگی بهبود ظرفیت هوازی و زمان ریکاوری وجود دارد (فقط خواندن در مورد آنها باعث خستگی من شد)، اما ون در پول همچنین بینشی در مورد نحوه مدیریت زمان خود و ایجاد انعطاف پذیری ذهنی ارائه می دهد. این بینشها میتواند تقریباً برای هر کسی که به دنبال انجام کارهای دشوار و چشمگیر است اعمال شود.
قانون 5-2
یک مورد بارز، قانون 5-2 ون در پول است. فانتزی نیست بر خلاف بسیاری از ورزشکاران حرفه ای دیگر، او تصمیم گرفت که دیوانه وار پنج روز در هفته تمرین کند و سپس به طور کامل از اسکیت در آخر هفته ها دور شود. خلاصه هفته کاری معمولی داشت. این ممکن است آسان به نظر برسد، اما برای ون در پول، و برای بسیاری از افراد معتاد به کار، می تواند چالش بزرگی باشد.
ون در پول می نویسد: “48 ساعت بدون تمرین در هفته. برای برخی این یک رویا و برای برخی یک کابوس است.” بسیاری از ورزشکاران به داشتن این همه اوقات فراغت عادت ندارند و برای عادت کردن به آن، به یک سرگرمی و چند دوست نیاز دارند.»
ون درپول اعتراف می کند: “من در نوجوانی آرام نگرفتم و خودم را کشف نکردم. در عوض کاملاً با ورزش و فرهنگ آن همذات پنداری کردم.” این بدان معنا بود که وقتی او بعداً تصمیم گرفت یک برنامه تمرینی 5-2 را اتخاذ کند، “شروع یک زندگی ناگهانی مانند یک فرد عادی کار آسانی نبود.” او باید فعالانه وقت خود را صرف فهمیدن نحوه گذراندن اوقات فراغت و ملاقات با افراد جدید می کرد.
همه اینها ممکن است برای کسانی که تمایلات وسواسی دارند آشنا به نظر برسد. هنگامی که شما اسیر رویاهای بزرگ هستید، می توانید به راحتی اجازه دهید بخش های دیگر زندگی از بین برود. تمرکز بی امان ممکن است به نظر برسد که به شما کمک می کند به اهداف خود برسید، اما ون در پول به شیوایی می نویسد که چرا مجبور کردن خود از تمرین در تعطیلات آخر هفته به او کمک کرد تا اسکیت باز بهتری شود.
البته فواید فیزیکی استراحت طولانی مدت و ریکاوری وجود داشت (و ورزشکاران می توانند مطالب بیشتری در مورد آن در سند کامل مطالعه کنند)، اما برای کسانی که اهداف فیزیکی کمتر و بیشتر ذهنی دارند، مزایای دیگر ارزش تاکید دارد.
“ایجاد معنا و ارزش در زندگی خارج از اسکیت سرعت بیضی به من کمک کرد دوره های تمرینی سختی را پشت سر بگذارم. زمانی که تمرین عالی پیش نمی رفت، شاید چیز دیگری در زندگی انجام می داد و باعث خوشحالی من شد. بعدها، زمانی که موفق تر شدم. و هیاهوی رسانه ای در اطراف من وجود داشت، بخش عادی زندگی من به من کمک کرد تا خودم را ثابت نگه دارم. من می دانستم که هستم و فقط یک اسکیت باز سرعت نبودم.”
او ادامه میدهد: «من معتقدم ارزشی بود که در خارج از ورزش ایجاد کردم و نه موفقیت درون آن، ارزش این را داشت که به این شیوه زندگی کنیم؛ روبهرو شدن با این واقعیت وحشتناک که فقط یکی از ما برنده مسابقات خواهد شد و همه بقیه ضرر خواهند کرد؛ آن آسیب یا بیماری می تواند چهار سال کار را خراب کند. این موفقیت من نبود که فداکاری های من را توجیه کرد، این دوستانم بودند و من این را مدیون آنها بودم که تلاش کنم تا با تمام توانم زندگی کنم.
داشتن زندگی خارج از کارش، ون درپول را انعطافپذیرتر کرده است (اگر شما از آن دستهای هستید که برای باور هر چیزی به مطالعه نیاز دارید، در اینجا چند مورد از او را پشتیبانی میکنند). همچنین او را به عنوان یک ورزشکار شجاع تر و مصمم تر کرد که عملکرد او را بهبود بخشید.
“تا OG 2018 بسیار حواسم به سبک زندگی چندوجهیام بود. اما وقتی برایم مشخص شد که چرا و چگونه میخواهم اسکیت بازی کنم، یاد گرفتم که با مزاحمتهای حواسپرتی کنار بیایم، نظم و انضباط را یاد گرفتم و این باعث شد من آزاد باشم. ، “او توضیح می دهد. “پس از یادگیری نحوه تسلط بر نظم، معنایی که در زندگی خود ایجاد کردم، خارج از ورزش، دیگر حواس من را پرت نمی کرد، در عوض فکر باخت را برایم راحت کرد، و بنابراین اسکیت سرعت بسیار آرام تر و زیاد شد. سرگرم کننده تر …. همچنین من را مصمم تر کرد تا سخت کار کنم، زیرا تمرین آخرین راه حل من نبود، این انتخاب داوطلبانه من بود که در شرایط خودم تحمل کردم.”
اگر یک دارنده مدال طلا می تواند آن را مدیریت کند، شما هم می توانید.
همه اینها یک نگاه اجمالی زیبا و سخاوتمندانه است از اینکه واقعاً یک ورزشکار نخبه بودن چگونه است. اما ممکن است برای بسیاری از شما کسانی که تلاش میکنید وسوسه میشوند اجازه دهید وسواسهایتان به هویت شما تبدیل شوند، بسیار آشنا به نظر برسد. راهنمای آموزشی ون در پول یکی از بهترین توضیحاتی است که من در مورد اینکه چرا این ایده خوب نیست خوانده ام.
داشتن یک فرد خوب، حواس پرتی نیست. این منبع قدرت، انعطاف پذیری، شجاعت و شادی است. به همین دلیل است که همه، صرف نظر از اینکه چقدر جاه طلب هستند، باید به روح قانون 5-2 ون درپول، اگر نگوییم، پایبند باشند. اگر یک دارنده مدال طلا در آستانه المپیک بتواند زمانی را برای انسان بودن خارج از کار پیدا کند، بقیه هم میتوانند.
[ad_2]