این روش 3-3-3 نویسنده پرفروش را برای مدیریت زمان خود بدزدید

[ad_1]

بدیهی به نظر می رسد. راه برای به دست آوردن بیشتر این است که کمتر سستی کنید، درست است؟ هیچ چیز بدیهی تر به نظر نمی رسد، اما با توجه به سستی، کتاب کلاسیک بهره وری نوشته تام دیمارکو، این درک از مدیریت زمان در واقع می تواند باعث شود که شما در نهایت به موفقیت کمتری برسید.

دیمارکو اصرار دارد که روزهایتان را پر از جامانده کنید، شما را شکننده می کند. روزهای بیش از حد برای شما هیچ انعطافی برای انطباق با تنگناهای اجتناب ناپذیر و وظایف غیرمنتظره ای که در زندگی ما ایجاد می شود، باقی نمی گذارد. Slack به شما این امکان را می دهد که نه تنها خود را با موارد غیرمنتظره وفق دهید، بلکه به نوعی سرمایه گذاری بلندمدت در یادگیری، فکر کردن و سرهم بندی کردن را نیز انجام دهید که معمولاً نتیجه خوبی دارد. اگر در نهایت به انجام کارهای روزانه کمتری بپردازید، در درازمدت به موفقیت بیشتری دست خواهید یافت.

این یک ایده قابل تامل است و بسیاری از کارآفرینانی که روزهای پریشان خود را در حال دویدن برای خاموش کردن آتش پشت سر آتش می گذرانند، احساس می کنند ممکن است درست باشد. اما سوال دیگری پیش می‌آید: اگر نباید سعی کنید تا آنجا که ممکن است بهره‌وری را در روزهای خود جمع کنید، چه هدفی باید داشته باشید؟

3-3-3 را امتحان کنید.

الیور برکمن یک پیشنهاد دارد. نویسنده پرفروش با نوشتن کتاب هایی که بهره وری معمول و توصیه های زندگی را وارونه می کند، حرفه ای ایجاد کرده است (همانطور که قبلاً نوشتم من طرفدار زیادی هستم). او اغلب نکاتی از توصیه های خود را در خبرنامه ایمیلی خود به نام The Imperfectionist به اشتراک می گذارد، و آخرین پیشنهاد حاوی یک پیشنهاد بسیار مفید بود که به طور موثر برخی از جزئیات رویکرد “سستی بیشتر برای انجام کارهای بیشتر” را پر می کند.

بورکمن آن را “روش 3-3-3” می نامد و ادعا می کند که خودش از آن استفاده می کند، اگرچه در مورد جزئیات جزمی نیست. او می نویسد: «اگر مخالفت می کنید که این روش برای شما کارساز نیست، قانون خود را بسازید! آنچه در اینجا واقعاً اهمیت دارد جزئیات نیست، بلکه اصولی است که در این رویکرد تجسم یافته است». بنابراین با خیال راحت روش او را متناسب با شرایط خاص خود سفارشی کنید، اما برای شروع، هدف اصلی روش 3-3-3 این است که Burkeman هر روز کاری،

  • “سپری کردن سه ساعت در مهمترین پروژه فعلی منبا مشخص کردن نوعی هدف خاص برای پیشرفتی که در آن روز قصد انجام آن را دارم؛

  • “کامل سه کار کوتاه تر، معمولاً کارهای فوری یا کارهای “چسبنده” که از آنها اجتناب شده است، معمولاً هر کدام فقط چند دقیقه (من تماس ها و جلسات را در اینجا نیز حساب می کنم).

  • «زمان را به سه «فعالیت تعمیر و نگهداری»، چیزهایی که نیاز به توجه روزانه من دارند تا بتوانم زندگی را به خوبی پیش ببرم.”

او بیشتر توضیح می‌دهد که فعالیت‌های تعمیر و نگهداری یک مقوله عمداً گسترده است، اما شامل مواردی مانند ژورنال‌نویسی، پاک کردن صندوق ورودی‌اش و ورزش است.

چرا کار می کند

زیبایی اینجا سادگی است. این چارچوب به قدری خالی است که بررسی و اجرای آن ثانیه‌های بیشتری طول می‌کشد، با این حال داربست محکمی را برای ساختن روزتان فراهم می‌کند. این همچنین “سستی” را تشویق می کند که توسط DeMarco جشن گرفته شده است.

سه تا چهار ساعت کار متمرکز، همانطور که بورکمن و تعدادی از متخصصان دیگر در جاهای دیگر بیان کرده‌اند، به تمام توانایی‌های مغز انسان مربوط می‌شود، بنابراین اولین “3” شما را وادار می‌کند که در محدوده‌های بیولوژیکی واقعی خود بمانید. 3های دیگر شما را وادار می کنند تا در تمام وظایف متنوعی که در زندگی و کسب و کار انباشته شده اند، بدون انتظارات قهرمانانه (و غیرممکن) پیش بروید و در واقع قادر خواهید بود بشقاب خود را به طور کامل از آنها پاک کنید.

همانطور که برکمن می‌گوید، وقتی از این روش پیروی می‌کند، «من هر روز را به‌گونه‌ای شروع نمی‌کنم که انگار در حال طناب زدن هستم، و نیاز دارم که همه چیز دقیقاً درست پیش برود تا بتوانم از پس برنامه برسم».

اعتراف می کنم که شخصا برای من جذابیت دارد. رویکرد دیرینه مدیریت زمان من این بود که به خودم سه کار اساسی برای انجام هر روز بدهم (یکی از آنها تقریباً همیشه نوشتن یکی از این ستون‌ها است) و ادمین، کارها، و امیدوارم چند تمرین در هفته در بالا بپاشم. از آن. به نظر می رسد رویکرد بورکمن توضیحی درباره همان موضوع باشد، اما رویکردی که چندان مفصل نیست و احتمالاً در عرض چند روز آن را رها خواهم کرد.

رویکرد او چگونه شما را تحت تأثیر قرار می دهد؟

نظراتی که در اینجا توسط ستون نویسان Inc.com بیان می شود، نظرات خودشان است، نه نظرات Inc.com.

[ad_2]