اگر شما کسی هستید که همیشه برنامه‌ریزی می‌کند، چرا نباید احساس رنجش یا رنجش کنید؟



اگر کارآفرین هستید، احتمالاً از آن دسته افرادی هستید که چیزی را تجسم می‌کند که دوست دارید اتفاق بیفتد و سپس گام‌های ملموسی برای تحقق آن چشم‌انداز برمی‌دارد. این احتمالاً در معاملات تجاری شما صدق می کند، و من می خواهم در اینجا تصمیم بگیرم و حدس بزنم که برای بسیاری از شما در زندگی شخصی شما نیز صادق است. همیشه این شما هستید که شام ​​دوستان را ترتیب می دهید، جمع آوری کمک مالی را راه اندازی می کنید یا برای دیدار مجدد برنامه ریزی می کنید.

و من همچنین حاضرم حدس بزنم که گاهی از آن عدم تعادل در ابتکار اجتماعی رنجیده یا نگران هستید. آیا شما دوستان خود را اذیت می کنید؟ آیا آنها برای شما ارزشی قائل نیستند و قدردان شما نیستند؟ آیا شما را به عنوان زورگو تصور می کنند؟

این نگرانی‌ها کاملاً انسانی هستند، اما طبق دو مقاله جذاب و مکمل توسط یک متخصص استفاده از زمان و یک درمانگر که اخیراً به طور تصادفی با آنها برخورد کردم، آنها نیز نابجا هستند. اگر همیشه برنامه ریز هستید، آن را شخصی نگیرید، هر دو با هم بحث می کنند. شما دوستان خود را آزار نمی دهید، شما خدمات منحصر به فردی را ارائه می دهید که احتمالاً آنها عمیقاً برای آن ارزش قائل هستند.

برنامه ریزی آنقدرها هم که به نظر می رسد آسان نیست.

نویسنده لورا واندرکام نویسنده چندین کتاب در زمینه مدیریت زمان و بهره وری است، بنابراین جای تعجب نیست که او وضعیت اسفناک برنامه ریز را به خوبی درک کند.

“شما همیشه با دوستان خود گردهمایی ترتیب می دهید. به همین دلیل است که چیزهای شگفت انگیزی در زندگی شما در حال رخ دادن است! تنها چیزی که وجود دارد این است که گاهی اوقات ممکن است تعجب کنید که چرا دیگران به اندازه کافی یا حتی هیچ کدام از آنها را انجام نمی دهند. برنامه ریزی. ممکن است تعجب کنید که آیا آنها به اندازه شما روی دوستی سرمایه گذاری کرده اند یا خیر. وقتی افراد را دوست دارید، برای زمان های خاصی دعوت نامه می کنید. اگر دیگران این کار را انجام نمی دهند، به این دلیل است که شما را به عنوان شما دوست ندارند. ممکن است خودداری کند، نگران این است که شما در مورد چیزها قضاوت اشتباهی می کنید، “او اخیرا در فورج نوشت.

ممکن است طبیعی باشد که فرض کنیم دیگران به اندازه شما برنامه ریزی نمی کنند زیرا شما را دوست ندارند یا تنبل هستند. اما واندرکام معتقد است که توضیح دیگری محتمل تر است. برنامه ریزی ممکن است برای شما آسان به نظر برسد، اما این به این دلیل است که شما در آن مهارت دارید. افراد دیگر این نوع کار را بسیار دشوارتر از آن چیزی می‌دانند که کارآفرینان طبیعی اغلب تصور می‌کنند.

(بسیاری از مردم تصور کاری را که دوست دارند در آینده انجام دهند، به افرادی که دوست دارند با آنها انجام دهند (و احتمالاً مایل به انجام آن نیز هستند) فکر می کنند و برنامه ها و تدارکات را برای انجام آن هماهنگ می کنند، چالش برانگیز است. اتفاق می افتد، “او به برنامه ریزان همکارش یادآوری می کند. “اگر این افراد با شما دوست هستند، خوب، مانند این است که بخواهید غذاهای عالی بخورید و با یک سرآشپز با استعداد دوست شوید. به ناچار شما خواهید بود که آشپزی استعاری را انجام می دهید.”

یا به عبارت دیگر: شما تقریباً به طور قطع به میزان منحصر به فرد و ارزشمند توانایی های برنامه ریزی خود دست کم می گیرید. اگر شما برنامه ریز گروه هستید، احتمالاً به این دلیل است که در برنامه ریزی بهتر هستید و همه آن را می دانند و به آن احترام می گذارند. فقدان ابتکار عمل دیگران را به عنوان یک تمجید و نه یک دلسردی در نظر بگیرید.

هدیه خود را به اشتراک بگذارید، آن را زیر سوال نبرید.

این یک دلیل عالی برای ناامید نشدن است زمانی که شما همیشه اولین کسی هستید که می‌گویید «هی، چرا ما نمی‌گوییم…» اما درمانگر کاتلین اسمیت دلیل دیگری دارد. این سوال که آیا عدم مهارت برنامه ریزی دوستانتان نشانه آن است که آنها شما را دوست ندارند احتمالاً شما را بی جهت بدبخت می کند.

او در مقاله اخیر خود در فورج گزارش می دهد: “مردم ترس های زیادی را وارد درمان می کنند. یکی از رایج ترین ترس هایی که از بزرگسالان جوان می شنوم ترس از آزار دوستانشان است.” اگر کسی که همیشه برنامه‌هایی را پیشنهاد می‌کند باعث استرس شما می‌شود، نه، شما تنها نیستید. اما مشکل این نگرانی، اسمیت توضیح می‌دهد، این است که «به دیگری متمرکز است». شما دائماً سعی می کنید برگ های چای را بخوانید تا احساسات دیگران را بفهمید، احتمالاً بدون اطلاعات زیادی که باید ادامه دهید. و این مردم را به خرابه های مضطرب تبدیل می کند.

اسمیت اصرار دارد که خیلی بهتر است بر روی خود متمرکز باشید و روی چیزی تمرکز کنید که واقعاً می توانید بدانید و کنترل کنید – خودتان. به جای اینکه بپرسید “آیا من بیش از حد آنها را اذیت می کنم؟” اسمیت به شما پیشنهاد می کند که از خود بپرسید، “دخالت یا زورگو بودن را چگونه تعریف کنم؟” به جای “چرا آنها هرگز برنامه ریزی نمی کنند؟” سعی کنید بپرسید: “آیا می خواهم آنقدر آنها را ببینم که بخواهم ابتدا با آنها تماس بگیرم؟”

اسمیت نتیجه می گیرد که “دوستان خود را اذیت کنید.” که به نظر من توصیه معقولی برای زندگی و همچنین تجارت است.

برنامه ریزان اغلب سکوت دیگران را، چه در مورد یک پیشنهاد تجاری یا یک گردهمایی اجتماعی بالقوه، به عنوان نشانه ای از عدم علاقه آنها می دانند. بیشتر اوقات فقط به این دلیل است که شما کاملاً درک نمی کنید که بسیاری از افراد دیگر چقدر سازماندهی و کارآفرین هستند. تحریک کردن افراد با طرح‌ها و ایده‌ها (البته در محدوده عاقلانه انجام می‌شود – هیچ کس از استالکر خوشش نمی‌آید) نشانه‌ای نیست که شما آزاردهنده هستید یا دوست ندارید. این نشانه این است که شما استعداد ایجاد چیزها را دارید. با فکر کردن زیاد، خود را از به اشتراک گذاشتن آن هدیه باز ندهید.

نظراتی که در اینجا توسط ستون نویسان Inc.com بیان می شود، نظرات خودشان است، نه نظرات Inc.com.