[ad_1]
همین هفته گذشته، مردی در هند توسط اپل واچ خود نجات یافت. کمی دراماتیک به نظر می رسد، اما واقعیت دارد: نیتیش چوپرا، تنها 34 سال، کمی احساس ناراحتی می کرد. بنابراین، همسرش، نها، از او خواست تا نوار قلب اپل واچ را بگیرد. هنگامی که بی نظمی ظاهر شد، او به سرعت به بیمارستان منتقل شد، جایی که پزشکان 99.9٪ انسداد را در رگ های او پیدا کردند. به لطف هشدار قبلی، آنها توانستند استنت را در قلب او قرار دهند و از حمله قلبی ویرانگر – احتمالاً مرگبار – جلوگیری کنند.
این به خودی خود یک داستان تکان دهنده خواهد بود. با این حال، آنچه در پی آمد، مثال کاملی از این است که چگونه EQ باید بر رهبری تجاری تأکید کند. اندکی پس از بهبودی همسرش، نها به تیم کوک نامه نوشت و به او اطلاع داد که این ساعت اپل بود که زوج را از مشکلات آگاه کرد – و احتمالاً جان شوهرش را نجات داد.
تیم کوک در کمال تعجب او نوشت. آنچه او گفت نمونه ای درخشان از همدلی و نگرانی واقعی بود:
خیلی خوشحالم که به دنبال مراقبت های پزشکی بودید و درمان لازم را دریافت کردید. ممنون که داستانت را با ما به اشتراک گذاشتی.
کوتاه اما قدرتمند چندین چیز وجود دارد که در اینجا برجسته می شود.
ابتدا کوک پاسخ داد. هر چند وقت یک بار یک مدیر عامل برای پاسخگویی به مشتری وقت می گذارد؟ به ندرت مسلماً، این یک رویداد مهم زندگی بود که تحت تأثیر یکی از محصولات اپل قرار گرفت، اما هنوز غیرعادی است – و یک لحظه برجسته برای یک مشتری وفادار.
دوم، او اصلاً به اپل یا محصولاتش اشاره ای نکرد. این در مورد محصول نبود – در مورد نجات جان یک نفر بود. این چیزی بود که اهمیت داشت و کوک آن را می دانست. در پاسخ به این موضوع به عنوان هسته پیام او میگوید: این دیدگاهی را که کوک اغلب در بوق و کرنا کرده است آشکار میکند – که اپل متعهد به بهبود سلامت و رفاه مردم در سراسر جهان است.
سوم، کوک برای به اشتراک گذاشتن یک داستان بسیار شخصی قدردانی می کند. نزدیک بود یک نفر دچار حمله قلبی شود. آنها اطلاعاتی را در مورد سلامت ضعیف به اشتراک می گذارند. اینها موضوعات حساس و آسیب پذیری هستند – که بعید است اکثر مردم به اشتراک بگذارند. کوک این موضوع را بیپرده انجام نداد، اما در عوض از نها به خاطر اعتماد کافی به او تشکر کرد.
برخی ممکن است پاسخ کوک را محاسبه شده بنامند. اما من معتقدم که این بدبینانه است. در عوض، بیایید به این بهعنوان مدلی برای آنچه مدیران اجرایی دیگر باید انجام دهند نگاه کنیم: با «چرا»، با چشمانداز، بر اساس مأموریتتان زندگی کنید، و اجازه دهید هر کاری را که انجام میدهید – از جمله تعامل با مشتریان فردی – هدایت کند. اگر این در هسته شما نیست، چگونه امیدوارید که قلب ها و ذهن ها را با محصولات خود به دست آورید؟
[ad_2]