[ad_1]
مشکل اکثر تلاش ها برای سر و سامان دادن به خانه مالی شما برنامه ریزی نیست، بلکه اجراست. نکات ظریف مدیریت پول ممکن است بیپایان پیچیده باشد، اما کارشناسان اصرار دارند که اصول اولیه میتوانند در یک کارت شاخص قرار بگیرند. بسیاری از ما می دانیم که باید کمتر از آنچه به دست می آوریم خرج کنیم، بدهی های با بهره بالا را بپردازیم و برای مواقع اضطراری و اهداف بلندمدت پس انداز کنیم.
گاهی اوقات غافلگیری های ناخوشایند یا واقعیت های اقتصادی مانع برنامه های مالی با نیت خوب ما می شود. گاهی اوقات فقط انسان هستیم و با چیزهای جدید براق پرت می شویم.
کارشناسان مالی به تنهایی نمی توانند برای کاهش هزینه یا غیرقابل پیش بینی زندگی کار زیادی انجام دهند (برای این کار، با نمایندگان منتخب خود یا شاید سازمان دهنده اتحادیه محلی خود صحبت کنید)، اما آنها توصیه های زیادی برای کمک به شما برای کنترل مخارج انگیزشی خود دارند. . وبلاگ آپارتمان درمانی اخیراً بسیاری از آن را گردآوری کرده است.
بسیاری از نکاتی که ارائه میشوند مفید هستند (قبل از خرید فهرستی تهیه کنید، سعی کنید برای چیزهای بیشتری پول نقد بپردازید تا واقعاً درد معامله را احساس کنید) اما حداقل یکی برای من هم جدید بود و هم بسیار مفید. این از مشاور ثروت متیو گریشمن می آید و قانون 10-10-10 نامیده می شود.
یک کلاسیک قدیمی، دوباره تصور شده است.
ممکن است قبلاً در زمینه های دیگر با قانون 10-10-10 برخورد کرده باشید. یا، اگر با این فرمولبندی سریع ایده آشنا نیستید، احتمالاً اصل اساسی را تشخیص میدهید. قانون 10-10-10 که توسط نویسنده تجاری سوزی ولش سرمایه گذاری شده است می گوید که قبل از هر تصمیمی سه سوال از خود بپرسید:
-
10 دقیقه بعد در مورد آن چه احساسی خواهیم داشت؟
-
10 ماه دیگه چطور؟
-
10 سال بعد چطور؟
ناگهان، بسیاری از انتخاب ها باید بسیار واضح تر به نظر برسند و بسیاری از اضطراب ها ارزش کمتری برای استرس دارند. این یک خرده کلاسیک تصمیم گیری است و به گفته گریشمن می توان آن را به راحتی و به طور موثر با تصمیمات خرید نیز تطبیق داد.
سه سوال برای رهایی از تردمیل لذتبخش.
به جای اینکه از خودتان بپرسید که ده دقیقه بعد از خرید چیزی چه احساسی دارید، گریشمن پیشنهاد می کند که مگر اینکه خونریزی دارید و در داروخانه درخواست پراکسید و بانداژ نمی کنید، در واقع ده دقیقه صبر کنید تا خرید کنید.
آپارتمان تراپی به نقل از او می گوید: “اولین TEN یک دکمه مکث است. صبر کنید، توقف کنید، فعلا این را نخرید. ده دقیقه وقت بگذارید و آن را زمین بگذارید و راه بروید.” “این ده دقیقه اول فضایی است که من به آن نیاز دارم تا به هر احساسی که باعث خرید انگیزشی من می شود اجازه بدهم وارد من شود و سپس شروع به ترک کنم.”
اگر بعد از ده دقیقه همچنان وسوسه میشوید که کیف پول خود را بیرون بیاورید، وقت آن است که دو 10 دوم ولش را اعمال کنید. او میگوید: «میتوانم از خودم بپرسم، “در TEN هفته در مقابل ده سال چه احساسی نسبت به این خرید دارم؟”
شما ممکن است طیف وسیعی از پاسخ های مختلف را برای این سوالات دریافت کنید. برای مثال، ممکن است متوجه شوید که به طور منطقی مطمئن هستید که پس از ده هفته، هر چیزی که در حال حاضر در مغازه میل می کنید، احتمالاً گرد و غبار پشت کمد را در جایی جمع می کند. امیدواریم این تصویر تا حد زیادی تمایل شما به خرید آن را کاهش دهد.
و اگر فکر کنید و تصمیم بگیرید که هر کالایی که میخواهید بخرید همچنان در ده سال آینده ارزش خود را حفظ خواهد کرد، چه؟ این بستگی به برچسب قیمت دارد. اگر می دانید که می توانید آن را بخرید، ادامه دهید و آن را بخرید. گریشمن پیشنهاد میکند که اگر کمتر مطمئن هستید که خرید از نظر مالی منطقی است، «شاید ارزش آن را داشته باشد که بیشتر در مورد آن فکر کنم و در واقع برای زمانی برنامهریزی کنم که در حد بودجه من عمل کند».
هدف تمرین این است که به صورت احشایی یک واقعیت روانشناختی را به خود یادآوری کنید. انسان ها تقریباً به همه چیز عادت می کنند، از جمله تقریباً به هر خرید جدید هیجان انگیز. پس از مدتی، هر غذای جدید و راحتی با پسزمینه ترکیب میشود و دیگر به شما لذت نمیدهد (اما خاطرات تجربیات جالب، ما را شادی پایدار میآورد). این در میان دانشمندان به عنوان تردمیل لذتبخش شناخته میشود. اعمال قانون 10-10-10 در خریدهای خود راهی برای رهایی از آن است.
آیا این موضوع صادقانه در ده هفته یا ده سال تغییری در زندگی شما ایجاد می کند؟ اگر نه، پول خود را پس انداز کنید تا چیزی بخرید که این کار را انجام دهد.
[ad_2]