مارک * فوق العاده باهوش است. او تیزبین است او تحصیل کرده است الگوی او با هیچ کس مطابقت دارد. یک مشکل – هر مشکلی – را به او نشان دهید و او می تواند به سرعت آن را حل کند.
با این حال، برای مدت طولانی، به قول خودش، یک کارآفرین وحشتناک بود.
او چه اعتباری برای کمک به او برای تبدیل گوشه استارتاپ دارد؟ روزی که او فقط از افراد در شبکه خود برای مشاوره در مورد استراتژی های رشد، جذب منابع مالی یا موقعیت برند خودداری کرد.
و شروع به درخواست مشاوره در مورد نحوه مدیریت افراد کرد.
معلوم شد شهود او توسط علم پشتیبانی می شود. طبق گزارشی که اخیراً منتشر شده است دفتر ملی تحقیقات اقتصادی مقاله کار، کارآفرینانی که از همتایان خود با رویکردی فعال برای مدیریت افراد مشاوره دریافت کردند – مانند تعیین مداوم اهداف و پیگیری عملکرد، ارائه بازخورد مکرر، و هماهنگی بین افراد، تیم ها و وظایف – 28 درصد بزرگتر شدند و 10 درصد کمتر احتمال داشت. شکست خوردن
منطقی است، به خصوص در استارتاپ هایی که بنیانگذار (و کارمندانش) ممکن است تعداد زیادی تخصص محصول یا خدمات را به میز بیاورند، اما تجربه یا مهارت رهبری نسبتا کمی دارند.
یا همانطور که محققان می نویسند:
بسیاری از استارتآپهای جوان دانشمحور هستند و ورودیهای کلیدی آنها کارمندانشان است، که نشان میدهد مدیریت سرمایه انسانی تأثیر زیادی بر عملکرد خواهد داشت.
یک مثال کلاسیک یک استارت آپ فناوری است. در حالی که شما ممکن است یک کدنویس شگفت انگیز با یک ایده برجسته باشید، این بدان معنا نیست که می دانید چگونه کارمندانی را که به ناچار به آن نیاز دارید مدیریت کنید.
با این حال، قیاس بسیار گسترده تر است. شما ممکن است یک نجار عالی باشید، اما این به این معنی نیست که می دانید چگونه یک سایت کار را اداره کنید. شما ممکن است یک پزشک عالی باشید، اما این بدان معنا نیست که می دانید چگونه یک مطب را اداره کنید.
اگر به نظر شما شبیه است، چگونه می توانید بر کمبود تجربه رهبری غلبه کنید و شانس موفقیت کارآفرینی خود را افزایش دهید؟
آسان: از چیزی که محققان مشاور «فعال» می نامند، به طور منظم مشاوره دریافت کنید.
کسی که به جای اتخاذ رویکردی نسبتاً غیرمستقیم برای رهبری، از آن دسته رهبری هایی است که “به طور مداوم اهدافی را تعیین می کند، بازخورد ارائه می دهد و افراد و تیم ها را در وظایف مختلف هماهنگ می کند.”
به طور خلاصه، کسی که ممکن است در مقیاس بینایی رتبه بالایی نداشته باشد … اما قطعاً می تواند قطارهای (کارمندان) خود را به موقع نگه دارد.
و نگران فقدان آموزش رسمی رهبری – کلاس ها، سمینارها، برنامه های درجه و غیره نباشید. – شما را عقب نگه می دارد.
همانطور که محققان می نویسند:
(اگرچه) ادبیات اخیر مهم بر آموزش رسمی به عنوان مکانیزمی برای انتشار دانش مدیریت متمرکز شده است، ما شواهد علّی ارائه می کنیم که توصیه های رسمی کمتر از طرف همتایان می تواند به همان اندازه برای عملکرد شرکت حیاتی باشد.
علاوه بر این، ما آن را مستند می کنیم آموزش رسمی می تواند تأثیر مشاوره را محدود کند، برای بهتر یا بدتر. (مورب من.)
نکته آخر جالب است. مطمئناً، کمی آموزش رسمی می تواند به شما کمک کند گندم را جدا کنید (کارمندان از راه دور را تشویق کنید که کمتر و نه بیشتر با هم ارتباط برقرار کنند) از کله پاچه (برای نگه داشتن همه در مسیر، برگزاری جلسات بیشتر).
اما در عین حال، تصور اینکه از قبل پاسخ را میدانید، میتواند باعث شود اطلاعات جدید را نادیده بگیرید. همانطور که جف بزوس می گوید، نشانه هوش بالا تمایل به تغییر نظر است.
بنابراین اگر در حال راه اندازی یک کسب و کار هستید – یا فقط به راه اندازی یک کسب و کار فکر می کنید – حتما از افراد باهوش راهنمایی بخواهید. در مورد تامین مالی بپرسید در مورد استراتژی برند بپرسید. در مورد چگونگی دستیابی به تناسب محصول با بازار بپرسید.
و سپس مطمئن شوید که در مورد نحوه مدیریت و رهبری افراد مشاوره می خواهید.
زیرا هرچه بهتر بتوانید این کار را انجام دهید، احتمال موفقیت استارتاپ شما بیشتر است.
یا، برای آن موضوع، هر کسب و کار.