[ad_1]
این کلمات را در حال نوشتن از ماشین در مسیر هتل هستم. من همین آخر هفته در پراگ فرود آمدم و همانطور که در فرودگاه قدم می زدیم، به هواپیما رسیدیم، بلند شدیم و فرود آمدم، تمام چیزی که می توانستم به آن فکر کنم این است که چقدر سفر به کارآفرینی شبیه است.
زمان نه تنها مهم است، بلکه همه چیز است.
در طول همهگیری، خطوط هوایی انتظار دارند که شما چهار ساعت قبل از پرواز بیایید. قبل از کووید، دستورالعمل ها باید سه ساعت قبل از آن می رسید، اما چه کسی واقعاً از این دستورالعمل ها پیروی کرد؟
خوب معلوم می شود که وقتی یک بیماری همه گیر جهانی وجود دارد، واقعاً باید دستورالعمل ها را دنبال کنید.
تقریباً پرواز را از دست دادم زیرا فقط دو ساعت قبل از پرواز به فرودگاه آمدم.
ساخت یک استارتاپ نیز مشابه است. شما می توانید بهترین ایده را داشته باشید، و حتی آن را تا حد کمال اجرا کنید، اما اگر بازار برای محصول شما آماده نیست یا به طور متناوب، اگر بازار در حال حاضر بیش از حد اشباع شده است، شاید وقت آن رسیده است که چرخش کنید یا به خانه بروید.
می توانم به شما بگویم که من شخصاً دو استارتاپ داشتم که بسیار امیدوارکننده بودند. هر دو خیلی زود بودند. هر دو شکست خوردند.
تعداد قطعات متحرک بسیار زیاد است.
با خودم فکر می کردم که چرا فرودگاه ها من را مضطرب می کنند. بعد به ذهنم رسید که دلیل آن این است که قطعات متحرک زیادی وجود دارد.
اسناد بسیار زیادی، به ویژه در دوران کووید، و اشتباه کردن آن بسیار آسان است.
همین امر در مورد استارتاپ ها نیز صادق است. یک کارآفرین موفق آنقدر سفر طولانی و پر باد دارد که تعداد چیزهایی که ممکن است اشتباه پیش بروند بسیار بی پایان است.
این یکی از دلایل بسیاری است که اکثریت قریب به اتفاق استارت آپ ها شکست می خورند.
یک دور اشتباه و بازی تمام شد.
اگر در حال سفر هستید و تصادفاً به خط اشتباهی میپیوندید، میتوانید به راحتی ساعتها آنجا بایستید و متوجه شوید که در تمام این مدت در مسیر اشتباه بودهاید.
با استارتآپها، یک سرمایهگذار اشتباه، یک عضو تیم تنبل که تحقیقات کافی انجام نمیدهد، یک انتخاب اشتباه، و کل شرکت ممکن است بسوزد و سقوط کند.
شما می توانید هر آنچه می خواهید برنامه ریزی کنید، اما اگر سوار هواپیما نشوید، همه چیز بی ارزش است.
این در واقع چیزی است که من از خاخام خود در مورد تعطیلات شنیدم. شما می توانید برای تعطیلات برنامه ریزی و برنامه ریزی کنید، مثل اینکه می توانید برای یک سفر برنامه ریزی و برنامه ریزی کنید، اما اگر سوار هواپیما نشدید، خوب، همه آماده سازی شما بیهوده بود.
هنگام ساختن یک استارتاپ، میتوانید تمام تحقیقاتی را که میخواهید انجام دهید، بهترین سرمایهگذاری ممکن را ایجاد کنید، و حتی محصول خود را به کمال طراحی کنید، اما اگر به دلیل اینکه میخواهید همه چیز عالی باشد، راهاندازی نکنید، هرگز راهاندازی نخواهید کرد. و تمام آمادگی شما بیهوده است.
شناخت افراد مناسب قطعا می تواند کمک کننده باشد.
اجازه دهید صادقانه باشد. همه ما می دانیم که فردی که در فرودگاه یک اتصال دارد و تمام خطوط را دور می زند یا به کلاس تجاری ارتقا می یابد.
این به نوعی واقعیت ناگفته استارت آپ هاست. شما باید افرادی را بشناسید، ترجیحاً در دره سیلیکون آماده هستند. اشتباه نکنید مطمئناً شرکتها میتوانند در خارج از منطقه خلیج موفق شوند، اما مطمئناً کمک میکند که بخشی از باشگاه بچههای جذاب باشید.
مراقب باند کوتاه باشید.
این نکته آخر، که در واقع از بین تمام نکات بالا بیشتر دوستش دارم، چیزی بود که دوستم به من گفت. ما با او به پراگ آمدیم و همانطور که داشتم این مقاله را می نوشتم، مایر به من گفت که باند فرودگاه کلید است.
بسیاری از استارتآپها سرمایه جذب میکنند و آن را مانند کسبوکار کسی خرج میکنند. بسیاری از کارآفرینان زمانی از خواب بیدار می شوند که تقریباً از باند پرواز خارج می شوند.
یک هواپیما برای بلند شدن نیاز به یک باند طولانی دارد. یک استارتآپ به باند کافی برای بلند شدن نیز نیاز دارد.
مانند سفرهای بینالمللی، استارتآپها باید چشم شما را به مقصد نگاه دارند و از سفر لذت ببرید.
[ad_2]